امام صادق(ع) فرمودند: از گذشته دنیا عبرت گیرید آیا دنیا برای کسی باقی مانده یا کسی از بلندپایگان یا فرومایگان و دولتمندان و تنگدستان و دوستان و دشمنان در آن پایدار شده است؟ همچنین پیوند آیندگان به گذشتگان همانند پیوند امواج آب‌ها به یک دیگر است. سفینه البحار، جلد 2، صفحه 146، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

ذخیره تاریخ گذشته و حوادث گذشته را از عزیزترین ذخایر بدانید. آن را مبادا مورد غفلت قرار دهید که این غفلت، خسارت‌های بزرگی به بار خواهد آورد. مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه- 1378/6/24

شرحی بر اسناد

دی ماه خونین سال 1357 شهر مشهد


تاریخ انتشار: 06 دي 1402


«پس از واقعه 23 آذر 1357 و حمله عوامل رژیم پهلوی به بیمارستان امام رضا(ع) در مشهد و شهید و مجروح شدن تعدادی از مردم، مبارزات انقلابی در این شهر به اوج خود رسید. تحصن‌ها و تجمعات پی‌درپی عملاً کنترل شهر را از دست عوامل رژیم خارج کرد و دانشگاه، مراکز بهداشتی و درمانی و تعدادی از ادارات دولتی توسط انقلابیون اداره می‌شد.

استانداری یکی از معدود مراکز دولتی در مشهد بود که هنوز در اختیار عوامل رژیم پهلوی قرار داشت. 6 دی‌ماه 1357 بود که خبر تحصن کارکنان استانداری و پیوستن آنها به جریان انقلاب در همه شهر منتشر شد. به منظور حمایت از اقدام انقلابی کارکنان استانداری و جلوگیری از تعرض نیروهای نظامی رژیم به آنها، گردانندگان انقلاب اسلامی در مشهد که شامل حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، آیت‌االله عباس واعظ طبسی و شهید حجت‌الاسلام سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد بودند، برنامه یک راهپیمایی گسترده را به سمت استانداری طراحی کردند. مردم به تدریج در میدان شهدا تجمع و به سمت حرم مطهر حرکت نمودند. تجمع اصلی تظاهرکنندگان مقابل مدرسه علمیه نواب بود. مردم پس از سر دادن شعارهای انقلابی به سمت فلکه حضرت حرکت کردند و از آنجا وارد خیابان تهران (خیابان امام‌رضا علیه‌السلام) شدند. هر لحظه بر انبوه جمعیت تظاهرکننده افزوده می‌شد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره آغاز این حرکت تاریخی در مشهد می‌فرمایند:

«در راهپیمایی روز نهم دی‌ماه که مصادف با اول صفر المظفر بود، قرار شد مقصد راهپیمایی بر خلاف معمول، این دفعه باغ استانداری باشد. جمعیت از بالا خیابان [خیابان شیرازی] به طرف فلکه آب [میدان بیت‌المقدس] حرکت کرد و از آن‌جا وارد خیابان عریض تهران شد. اوج و شکوه راهپیمایی در خیابان تهران را هرگز فراموش نمی‌کنم. در این خیابان شصت متری، تقریباً جمعیت موج می‌زد و علما پیشاپیش جمعیت بودند. من نگاه کردم و دیدم خیلی از علمایی که تا آن روز دیده نمی‌شدند، در جمع راهپیمایان حضور داشتند. جمعیت با یک نظم واقعاً شگفت‌آوری، مانند کوهی آرام، مثل یک قطار عظیم، به سمت استانداری در حرکت بود.»

ظاهراً در آن روز، مسیر راهپیمایی تنها خیابان تهران نبوده است. جمعیت زیادی از مردم مشهد نیز، از طریق میدان تقی‌آباد (دکتر شریعتی) و خیابان بهار، به سمت چهارراه استانداری در حرکت بودند. حضور میلیونی مردم در این راهپیمایی بی‌سابقه بود. به اذعان شاهدان، مشهدی‌های شرکت‌کننده در راهپیمایی به مراتب از شرکت‌کنندگان در تظاهرات روزهای عاشورا و تاسوعا نیز، بیشتر بودند. با ورود مردم به باغ استانداری، مقدمات سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فراهم شد. ناگاه ورود یک جیپ ارتشی به باغ استانداری، اوضاع را متشنج کرد. با وجود اینکه مسئولان برگزاری راهپیمایی توانستند با کمک مردم، جیپ و سرنشینان آن را از محوطه خارج کنند، اما شلیک چند گلوله و ورود تانک‌ها به چهارراه استانداری التهاب شدیدی در میان مردم ایجاد کرد.

گزارش‌های نقل شده از آن روز و خاطرات شاهدان عینی نشان می‌دهد که در روز نهم دی‌ماه 1357، دو گروه از ارتشی‌ها وارد میدان شده‌ بودند. گروه نخست، نظامیانی بودند که تمایلی به مقابله با مردم نداشتند. این گروه که در ابتدای برنامه خود را به استانداری رسانده بودند، خیلی زود با استقبال مردم روبه‌رو شدند. حتی تعدادی از سربازان این واحدها به مردم پیوستند و به این ترتیب شایعه پیوستن ارتش به مردم قوت گرفت. انقلابیون قدیمی و با سابقه که نسبت به اتخاذ چنین رویکردی از سوی نظامیان رژیم تردید داشتند، کوشیدند با کنترل جمعیت مانع از نزدیک شدن بیش از حد مردم به تانک‌ها شوند، اما این کار فایده‌ای نداشت. دقایقی بعد با ورود گروه دوم تانک‌ها و نفربرها، اوضاع تغییر یافت. گروه دوم، اصولاً برای سرکوب مردم آمده بود. طولی نکشید که تیراندازی به سوی مردم آغاز شد. جمعیت به هر سو فرار می‌کرد. در چهارراه لشکر، تانکی که پس از تیراندازی به مردم و شهید و مجروح ‌کردن چند نفر، قصد فرار به سمت خیابان عدل ‌خمینی را داشت، وارد صف تظاهرکنندگان شد و افزون بر به شهادت رساندن پنج نفر از بانوان، خودروهای پارک شده در حاشیه خیابان را هم متلاشی کرد. نظامیان گروه دوم که وفادار به رژیم شاه بودند، به فرماندهی سرهنگ کلامی، مردم را به گلوله بستند. درگیری در حوالی چهارراه لشکر پس از آغاز تیراندازی مستقیم نظامیان شدیدتر شد. تعدادی از انقلابیون خود را به هر شکل ممکن به سرهنگ کلامی رساندند و او را کشتند. حوالی بعدازظهر آن روز شرایط وخیم‌تر شد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در خاطراتشان می‌فرمایند:

«ما در مسجد کرامت، یعنی ستاد عملیات انقلابی مشهد بودیم و با تلفن و تماس و ارتباط با افراد، با جریان‌ها ارتباط داشتیم. به نظر می‌رسید که یک حرکت حساب نشده و غیرقابل کنترلی در جریان است. مردم به چند کلانتری حمله کرده و آنها را به آتش کشیده بودند و بعضی جاها هم اجتماعات مردمی برپا شده بود.»

مردم خشمگین، فروشگاه لشکر (اتکا) واقع در ابتدای خیابان بهار و نرسیده به میدان تقی‌آباد را به آتش کشیدند. بخشی از اموال این فروشگاه توسط افراد فرصت‌‌طلب ربوده شد اما انقلابیون از ادامه این تحرکات جلوگیری و باقی‌مانده اموال فروشگاه را به نقاط مشخص و امن منتقل کردند. حمله به مراکز دولتی با تصرف کلانتری 6، واقع در ابتدای خیابان کوه‌سنگی، اوج گرفت. کنترل شهر برای ساعاتی مختل شده بود. افراد ناشناسی چند نفر را که متهم به همکاری با ساواک بودند، در میدان شهدا به دار آویختند. این رفتار با چند نظامی نیز انجام شد. کارخانه پپسی‌کولا واقع در خیابان کوه‌سنگی که متعلق به اذناب فرقه ضاله بهائیت بود نیز در آتش سوخت. مردم خشمگین به مرکز فرهنگی ایران و انگلیس، واقع در خیابان کوه‌سنگی، مقابل بیمارستان مادر (امروزه کمی بالاتر از زیست خاور قرار دارد) حمله کردند و آنجا را هم آتش زدند. این اتفاق برای مرکز فرهنگی ایران و آمریکا در خیابان قائم نیز روی داد. ساعتی بعد با شلیک گلوله از اداره آگاهی، واقع در خیابان پاستور، به سوی تظاهرکنندگان ، مهندس محمد سالیانی به شهادت رسید. این اقدام باعث حمله مردم به اداره آگاهی و به آتش کشیدن آن شد. در این میان زندان زنان، واقع در خیابان شاهرخ جنوبی (مطهری جنوبی فعلی) نیز توسط جمعیت خشمگین تصرف شد و تعداد زیادی از زندانیان آزاد شدند. مردم که تعدادی از عزیزانشان در این درگیری‌ها به شهادت رسیده یا مجروح شده بودند برای کسب اطلاع از سرنوشت آنها در بیمارستان امام رضا(ع) تجمع کردند. نظامیان رژیم برای ضربه زدن به مبارزان، تانک‌ها را دوباره وارد خیابان بهار کردند و با عبور تانک‌ها از روی نرده‌های بیمارستان، رگبار گلوله به سوی مردم باریدن گرفت. در جریان این تهاجم نیز تعداد زیادی از انقلابیون به شهادت رسیدند.

شب هنگام و در حالی که شهر همچنان به دلیل وقایع روز نهم دی‌ماه ملتهب بود، علما و رهبران انقلاب در مشهد، در منزل آیت‌الله ‌العظمی سیدعبدالله شیرازی جمع شدند تا چاره‌ای بیندیشند. آمار شهدا و مجروحان مشخص نبود، اما گزارش‌ها از شهادت تعداد زیادی از مردم بی‌دفاع خبر می‌داد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در خاطرات خود، درباره وقایع این شب می‌فرمایند:

«آن شب ما منزل آقای شیرازی بودیم. پسر ایشان با اویسی [فرمانده نیروی زمینی و گارد شاهنشاهی] تماس گرفت. با هم صحبت کردند. ایشان به اویسی گفت که آقا [آیت‌الله العظمی شیرازی] به شدت از عملیاتی که فرماندهان نظامی در این شهر انجام داده‌اند، ناراحت هستند. اویسی با لحنی بسیار تند گفت: من شدت عمل را بیشتر خواهم کرد و می‌گویم همه را بکشند. او با کمال وقاحت به جای اینکه عذرخواهی کند و یا وعده‌ای بدهد و یا ملایمتی نشان بدهد، گفت که من شدت عمل به خرج خواهم داد و به این صورت تهدید کرد.»

پاسخ ارتشبد اویسی به تماس فرزند آیت‌الله العظمی شیرازی، تقریباً علما و رهبران انقلاب در شهر مشهد را مطمئن کرده بود که فردا هر تظاهراتی به شدت سرکوب می‌شود اما دیگر امکان اطلاع‌رسانی وجود نداشت. به دستور فرمانده لشکر 77، اجساد سربازان و مأمورانی که در وقایع روز قبل کشته شده بودند، در مراسم صبحگاه ارتش به نمایش گذاشته شد. این اقدام برای تحریک کردن سربازان علیه مردم بود. گزارش‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد تعدادی از این قتل‌ها به وسیله افراد مشکوک و احیاناً مأموران رژیم انجام شده است. آنها با این اقدام در پی واداشتن سربازان، درجه‌داران و افسران به شدت عمل در مقابل اعتراضات مردمی بودند. در نخستین ساعات صبح روز یکشنبه، دهم دی‌ماه سال 1357، حرکت تانک‌ها در شهر، زمین را به لرزه درآورد. مأموران رژیم هر جنبنده‌ای را هدف قرار می‌دادند. تجمع انقلابیون مقابل باغ ملی و مهمانسرای ارتش، با آتش سنگین مسلسل‌ها متفرق شد. سیل مجروحان و شهدا به سمت بیمارستان امام رضا(ع) جاری شده بود. مأموران رژیم حتی خودروهای پارک شده را هم هدف قرار می‌دادند. آیت‌الله خامنه‌ای در یکی از سخنرانی‌هایشان درباره وقایع روز دهم دی‌ماه سال 1357 در مشهد، می‌فرماید:

«آن روز، روز عجیبی بود. خبرهایی که می‌رسید، نشان‌دهنده کمال وحشی‌گری و جنایت دستگاه بود. از جمله خبرها این بود که ماشین‌های ارتشی در خیابان‌ها راه افتاده‌اند و هر جا صف نفت یا صف نان که آن روزها زیاد دیده می‌شد، [می‌دیدند]، به رگبار می‌بستند. [در] چهارراه نادری(شهدا) و خیابان‌های اطراف، حملات سختی انجام شد.»

این در حالی بود که بر اساس گزارش‌های رسمی شهربانی رژیم، در آن روز تعداد اجتماعات بسیار کمتر از روز نهم دی‌ماه بود. انقلابیون که نمی‌توانستند شاهد شهادت برادران و خواهرانشان باشند، دست به مقاومت زدند. ساختمانی نظامی در چهارراه شهدا به تصرف نیروهای مردمی درآمد و اسلحه‌های موجود در آن مصادره شد. درگیری در این محل بسیار شدید بود به طوری که ساعت 11 صبح نیروهای نظامی رژیم به فرماندهی سرهنگ فریدونی و سرتیپ خسروداد، خود را به خیابان شیرازی رساندند و کوشیدند با تیراندازی مستقیم به مردم و وارد آوردن تلفات سنگین، جمعیت را متفرق کنند. همزمان دستگیری گسترده معترضان آغاز شد؛ مرد، زن، کودک، پیر و جوان برای مأموران فرقی نداشت. آنها همه را بازداشت می‌کردند. سرانجام نظامیان رژیم با استفاده از سلاح‌های سبک و سنگین، مردم را از حوالی چهارراه شهدا متفرق کردند. اطراف بیت آیت‌الله شیرازی نیز غوغایی برپا بود. تعداد زیادی از افرادی که اطراف بیت این مرجع تقلید حضور داشتند، هدف گلوله قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. کشتار و وحشی‌گری عوامل رژیم پهلوی در یکشنبه خونین مشهد تا بعدازظهر ادامه داشت. در این واقعه ده‌ها نفر از مردم مشهد به شهادت رسیدند و صدها تن مجروح و بازداشت شدند، اما این جنایات نتوانست باعث بقای رژیم و تداوم تسلط بر شهر مشهد شود. اقدامات روزهای بعد و مبارزات مداوم مردم با مأموران، خیلی زود باعث عقب‌نشینی رژیم در مشهد شد و مردم اداره شهر را به طور کامل در اختیار گرفتند.»[1]

اسناد زیر تعدادی از اسناد ساواک در باره حادثه 9 و 10 دی سال 1357 مشهد است که طبق معمول با وارونه نمودن برخی از مطالب سعی در مظلوم‌نمایی مأمورین فرمانداری نظامی و نیروهای انتظامی در این واقعه دلخراش دارد؛ ولی همان‌گونه که در گزارش مربوط به هیئت اعزامی از جانب دولت به مشهد برای بررسی واقعه می‌خوانید، «هیئت عذرخواهی زیادی از پزشکان و علما می‌نمایند.» به علاوه آنچه شاهدان عینی از حادثه نقل می‌کنند و نقل آنها با کمی اختلاف در جزئیات مطابق یکدیگر است، حقیقت ماجرا روشن است.

*****

حوادث و وقایع شهر مشهد در روز 9 / 10 / 57

1ـ از صبح روز 9 / 10 / 57 (2537 شاهنشاهى)، گروههایى از عناصر فرصت‌‌طلب و اخلالگر در منازل آیات‌الله شیرازى، قمى و سیدکاظم مرعشى در شهر مشهد اجتماع کرده و سپس با دادن شعارهاى مضره و ضد ملى در خیابان‌هاى شهر مزبور به تظاهرات پرداخته‌اند.

2ـ صبح روز 9 / 10 / 57، شمارى آشوب‌طلب در مقابل ساختمان دادگسترى مشهد به یک تانک و دو دستگاه کامیون ارتشى حمله نموده و آنها را به تصرف خود در آورده‌اند. ضمناً سه قبضه مسلسل که روى تانک مزبور بوده به سرقت رفته است.

3ـ در ساعت 1230 روز 9 / 10 / 57، عده‌اى اخلالگر ساختمان فروشگاه اتکا لشکر 77 خراسان را به آتش کشیده و سربازان محافظ ساختمان مذکور متوارى شده‌اند. ضمناً افراد مذکور قصد تصرف بیمارستان لشکر 77 خراسان را داشته‌اند.

4ـ روز 9 / 10 / 57 سه الى 4 قبضه اسلحه به وسیله آشوبگران سرقت شده و همراه چند نفر از زخمى‌ها به بیمارستان شاهرضا در مشهد برده شده است.

5ـ مقارن ساعت 1200 روز 9 / 10 / 57، اخلالگران دو کامیون ارتشى را آتش زده و استاندارى خراسان را اشغال کرده و یکى از پسران آیت‌الله شیرازى در مقابل استاندارى بر روى یکى از تانک‌ها رفته و اظهار نموده: ارتش با ما اعلام همبستگى نموده که در این هنگام چند نفر سرباز اسلحه‌هاى خود را بالاى سر گرفته‌اند.[2]

6ـ از صبح روز 9 / 10 / 57، بازار و کلیه مغازه‌ها، بانک‌ها و ادارات دولتى در شهر مشهد تعطیل بوده است.

ارزیابى خبر: خبر صحت دارد.

اقدامات انجام شده:  مراتب به نخست وزیرى اعلام گردیده است.

*****

دنباله وقایع و حوادث نقاط مختلف کشور در روز 9 / 10 / 57 (2537 شاهنشاهى)

1ـ وضعیت شهرهاى استان خراسان:

اخلالگری‌ها و تظاهرات در صبح و بعداز ظهر روز 9 / 10 / 57 در شهر مشهد به شدت ادامه داشته است. به طور کلى از صبح روز مذکور، مأمورین در اکثر نقاط مشهد با اخلالگران درگیرى شدید داشته‌اند و با اینکه حدود 20 جسد در شهر گردانده شده[3]، معهذا تعداد دقیق تلفات دو طرف روشن نیست. موارد زیر از اهم وقایع بعداز ظهر شهر مشهد می‌باشد:

ـ از ساعت 1000 الى 1330 فروشگاه لشگر، چهار بار به آتش کشیده شد و مقادیرى خواربار به غارت رفته است.[4]

ـ ساختمان‌هاى انجمن ایران و آمریکا، شوراى فرهنگى بریتانیا و اداره آگاهى مشهد نیز از جانب اخلالگران آتش زده شده است.[5]

ـ یک سرباز اسلحه خود را به زمین گذاشته و وسیله یک اتومبیل از جانب مردم فرار داده شده است و در ضمن گفته شده یک سرهنگ[6] و چهار سرباز فرماندارى نظامى مشهد وسیله مردم به قتل رسیده‌اند و سه نفر نیز به عنوان «ساواکى» وسیله آشوبگران دستگیر و به دار آویخته شده‌اند.

ـ در بعداز ظهر بیمارستان لشگر خراسان مورد حمله قرار گرفته و پس از خلع سلاح نگهبانان، اخلالگران بیماران ارتشى را از بیمارستان خارج و به بیمارستان شاهرضا (مقر به اصطلاح فرماندهى اخلالگران) برده‌اند.

ـ خرابکارى در سطح وسیع در شهر انجام گرفته و از جمله کارخانه پپسى کولا و سینما شهر فرنگ به آتش کشیده شده است.

ـ در ساعت 1830 کلانترى 6 مورد آتش‌سوزى واقع شده و مأمورین کلانترى را تخلیه و به شهربانى رفته‌اند.

ـ در ساعت 1845 زندان زنان مشهد محاصره و پس از به آتش کشیدن آن، کلیه زندانیان را که حدود 150 نفر بوده‌اند، آزاد و به بیمارستان شاهرضا برده‌اند. مأمورین انتظامى زندان پس از سه ساعت تلاش و مانور نیروى کمکى سرانجام نجات پیدا کرده‌اند.

[زیرنویس سند]

به محل فرمانداری و شهربانی حمله کرده که با تیراندازی هوائی مأمورین عقب نشینی نموده و در این جریان پنج نفر از جمله یک پاسبان مجروح شده‌اند.

ـ متعاقباً در کلانترى 3 نیز آتش‌سوزى ایجاد که بلافاصله اطفا شده است. یک دستگاه تانک نیز در جلو استاندارى خراسان به آتش کشیده شد که تا ساعت 2100 همچنان مى‌سوخته است.

ـ از ساعت 1830 بین مأمورین فرماندارى نظامى و اخلالگران در جلو فروشگاه لشگر، استاندارى و بیمارستان لشگر درگیرى شدید توأم با تیراندازى وجود داشته است.

ـ تعداد زیادى از اخلالگران با موضع‌گیرى در بین درختان به ویژه حوالى بیمارستان شاهرضا به طرف تانک‌هاى فرماندارى نظامى بطریهاى مواد آتش‌زا پرتاب و تیراندازى می‌نموده‌اند و یک ستون تانک که براى نجات مأمورین زندان زنان در حرکت بوده، به همین صورت مورد حمله قرار گرفته است.

ـ روز 9 / 10 / 57 جسد سوخته یک مأمور انتظامى زندان مشهد و دو نفر زندانى که در جریان حادثه آتش‌سوزى روز 5 / 10 / 57 دچار حادثه شده بودند، کشف گردیده است. گزارش واصله در مورد وضعیت زندان مشهد حاکیست که مأمورین تا روز 9 / 10 / 57 موفق به آرام کردن زندانیان نگردیده و با اینکه اطراف زندان تحت کنترل است، جمعیت کثیرى در حوالى آن مستقر می‌باشند.

علاوه بر شهر مشهد در سایر شهرهای استان خراسان نیز روز 9/ 10/ 57 نا آرامی‌هائی به وقوع پیوسته است.

 

حوادث و وقایع شهر مشهد[7]

1ـ اطلاعات واصله بعدى در مورد وقایع روز 9 / 10 / 57 نیز حاکى است که از صبح روز مذکور گروه کثیرى از قشریون مذهبى و عناصر فرصت‌‌طلب از مقابل منزل آیت‌الله شیرازى در حالی که تعدادى از روحانیون مشهد آنها را همراهى می‌کرده‌اند به راه‌پیمایى مبادرت کرده‌اند. افراد مذکور در مقابل ساختمان استاندارى به یکدیگر می‌گفتند: «ارتش همبستگى خود را با روحانیون اعلام نموده است.» لذا اخلالگران دو کامیون سرباز را محاصره و سربازان همبستگى خود را اعلام و شش نفر از آنها که مسلح به تفنگ و اسلحه کمرى بوده به منزل سیدحسین موسوى خراسانى روحانى قشرى و طرفدار خمینى رفته و پس از خلع سلاح شدن و پوشیدن لباس شخصى همراه با اسلحه و مهمات مربوطه به منزل آیت‌الله شیرازى رفته‌اند. سپس عبدالکریم هاشمى‌نژاد، صفائى و سیدصادق شیرازى روحانیون افراطى به بالاى تانکى رفته و شعارهایى داده‌اند. ضمناً در روز مذکور اخلالگران اداره آگاهى مشهد را مورد حمله قرار داده که در نتیجه یک نفر از مأمورین شهید و آشوبگران سه نفر از مأمورین را همراه جسد مأمور شهید با خود برده‌اند.

2ـ صبح روز 10 / 10 / 57، اخلالگران یک نفر سرباز و یک نفر پاسبان را در مقابل منزل آیت‌الله شیرازى شهید نموده و جنازه آنان را به فجیع‌ترین وضعى در میدان شاه به دار آویخته‌اند.

3ـ در ساعت 0900 روز 10 / 10 / 57، آشوبگران به نیروى پایدارى مشهد در خیابان نادرى حمله که با مقاومت مأمورین انتظامى مستقر در محل روبرو و طى آن سه نفر از اخلالگران مورد اصابت گلوله واقع و به منظور درمان به بیمارستان اعزام شده‌اند.

متعاقب حادثه مذکور در ساعت 1200 در اطراف ساختمان نیروى پایدارى و هتلى در مجاورت آن از بالاى بام‌ها مواد آتش‌زا به پایین پرتاب و نیروى پایدارى را به آتش کشیده، مأمورین نیروى پایداری از داخل ساختمان به طرف آشوبگران تیراندازى و با کمک مأمورین فرماندارى نظامى، محل فوق تخلیه گردیده و 300 نفر از اخلالگران با مقادیر زیادى مواد آتش‌زا دستگیر شده‌اند.

4ـ روز 10 / 10 / 57، شهربانى خراسان تمام کلانتری‌هاى مشهد را تخلیه و پرسنل و مأمورین کلانتری‌ها را در ساختمان شهربانى خراسان مستقر نموده و فرماندارى نظامى مشهد نیز تمام نیروهاى خود را از خیابان‌ها به جز نقاط حساس به پادگان مشهد فرستاده است.

5ـ روز 10 / 10 / 57، اخلالگران جسد دو نفر دیگر را که هویت آنها مشخص نبوده از مقابل منزل آیت‌الله شیرازى به میدان شاه برده و در آنجا به دار آویخته‌اند.

6ـ در برخورد و درگیری‌هاى روز 9 / 10 / 57، اسلحه و مهمات مشروحه زیر به دست اخلالگران افتاده است:

الف ـ مسلسل کالیبر 50 ضد هوایی دو قبضه.

ب ـ مسلسل معمولى 5 قبضه.

پ ـ تفنگ ژ3      42 قبضه.

ت ـ فشنگ 10800 تیر.

ث ـ بى‌سیم 6 دستگاه.

ضمناً تعداد 110 نفر سرباز مفقودالاثر شده که احتمالاً تعداد زیادى از این عده متوارى و بعضى دیگر شهید و عده‌اى هم به مخالفین پیوسته‌اند.

همچنین یک تانک و سه خودرو طعمه حریق شده و سوخته است.

7ـ تا ساعت 1400 روز 10 / 10 / 57، تظاهرات اخلالگرانه به طور پراکنده در نقاط مختلف شهر مشهد به خصوص خیابان نادرى و خیابان‌هاى اطراف راه‌آهن ادامه داشته است و دو نفر از مأمورین در برخوردها مجروح شده که به منظور معالجه به بیمارستان اعزام گردیده‌اند.[8]

ارزیابى خبر: خبر صحت دارد.

اقدامات انجام شده: مراتب به نخست وزیرى اعلام گردیده است.

وضعیت شهر مشهد در روز 11 / 10 / 57

1ـ از صبح روز 11 / 10 / 57 (2537 شاهنشاهى)، بازار و مغازه‌ها و کلیه ادارات و بانک‌ها در شهر مشهد تعطیل بوده است.

2ـ آیات‌الله سیدعبدالله شیرازى و سیدحسن طباطبائى قمى ضمن صدور اعلامیه‌هایى درباره حوادث و وقایع روزهاى 9 و 10 / 10 / 57 شهر مشهد از مردم خواسته‌اند براى اینکه مورد اصابت گلوله قرار نگیرند از شرکت در اجتماعات و تظاهرات خوددارى نمایند.[9] ضمناً آیت‌الله شیرازى در مشهد شایع کرده در حادثه روز 10 / 10 / 57، تعداد 14 نفر در منزل وى کشته و مجروح شده‌اند. (این شایعه صحت نداشته و مأمورین انتظامى به منزل نامبرده وارد نشده و درگیرى مأمورین با اخلالگران و تظاهرکنندگان در یکصد مترى منزل یاد شده بوده است).

3ـ شهر مشهد در اختیار مأمورین فرماندارى نظامى است و روز 11 / 10 / 57 سطح شهر و خیابان‌ها خلوت و اکثر اهلى از منازل خود خارج نشده‌اند.[10]

4ـ مقارن ساعت 1030 روز 11 / 10 / 57، سرنشینان یک خودرو پیکان بدون شماره در حال حرکت از خیابان جنب باشگاه افسران لشکر 77 خراسان به مأمورین باشگاه مزبور تیراندازى کرده که با تیراندازى متقابل مأمورین مواجه و یک نفر در رابطه با این حادثه دستگیر شده است.

 

انتشار و توزیع اعلامیه از طرف آیت‌الله سیدعبدالله شیرازى در شهر مشهد

در رابطه با حوادث اخیر شهر مذکور

روز 11 / 10 / 57، از طرف آیت‌الله سیدعبدالله شیرازى در مشهد اعلامیه‌اى در ارتباط با حوادث و وقایع اخیر شهر مذکور منتشر و در نقاطى از مشهد توزیع گردیده است.

در اعلامیه مورد بحث با اشاره به وقایع چند روز اخیر شهر مشهد و نیز حوادث شهرهاى تهران، تبریز، قم و تربت حیدریه ادعا شده، مأمورین انتظامى منزل آیت‌الله شیرازى را مورد حمله و هجوم قرار داده و عده‌اى را کشته‌اند.

در اعلامیه همچنین اضافه شده: «دستگاه حکومت با این اعمال وحشیانه براى چندمین بار ریشه‌دار بودن کینه خود را نسبت به مقام روحانیت ثابت و خوب براى همگان روشن نموده که چگونه دست استبداد به سوى علماء اعلام و مراجع تقلید دراز کرده است.»

در اعلامیه موصوف همچنین مردم به همبستگى بیشتر دعوت و روز 12 / 10 / 57 نیز عزاى عمومى اعلام و از مردم مشهد خواسته شده در مجلس ترحیم و بزرگداشت خاطره کشته شدگان حوادث روز 10 / 10 / 57 که در مسجد گوهرشاد برگزار می‌گردد شرکت نمایند.

 

ارزیابى خبر: انتشار و توزیع اعلامیه مذکور در شهر مشهد با متن بالا صحت دارد.

اقدامات انجام شده: مراتب به نخست‌وزیرى اعلام گردیده است.

 

پی‌‌نوشت‌ها: 


[1] . آنچه خواندید تلخیص و ویراستی است از مقاله: گزارشی تاریخی از وقایع یکشنبه خونین مشهد، جواد نوائیان رودسری، مؤسسه فرهنگی و هنری خراسان، به نشانی: 561216 / http: /  / khorasannews.com

[2] . راهپیمایى پرشکوه مردم مشهد که برخى منابع آن را تا یک میلیون نفر متشکل از اهالى شهر و اطراف آن ذکر کرده‌اند (اخبار جنبش اسلامى، به تاریخ 12 دى 57، ش 10) طبق معمول راهپیمایى‌هاى پیشین مشهد از مقابل خانه روحانیان شهر آغاز شد. «در این راهپیمایى که عده کثیرى از بانوان مسلمان این شهر نیز شرکت داشتند قرار بود که سرانجام در محل استاندارى (خیابان بهار) تجمع کنند. در جلو استاندارى در حالى که آغاز صف به آنجا رسیده و گروهى به داخل رفته بودند، ناگهان عده‌اى فریاد کشیدند ارتش به ما ملحق شد و به دنبال آن مردم به سوى چند تانک، ریو و گاز ارتشى دویدند که بر روى آن عده زیادى از مردم سوار شده و عکس‌هایى از امام خمینى به دست داشتند و سربازان بر روى تانک و ریوهاى ارتشى با مردم دست تکان مى‌دادند و اظهار همبستگى مى‌کردند. در این لحظه اشک در چشم همه حلقه زده بود و عده‌اى اشک شوق بر چهره مى‌ریختند... ناگهان صداى رگبار گلوله برخاست و از سوى یک تانک و چند جیپ ارتشى به سوى مردم آتش گشوده شد. اجتماع کثیر مردم، فرار آنان و گلوله، کشتار زیادى به دنبال داشت.» (خراسان، ش 8547، ص 5 و 6) در ادامه این حوادث در منبع دیگرى آمده است: «در این موقع فرمانده آنان به نام سرهنگ کمالى (برخى منابع سرهنگ کلالى نوشته‌اند) شروع به تیراندازى مى‌کند اما از میان مردم او را به مسلسل مى‌بندند و ماشین‌ او را به آتش مى‌کشند. استوارى که همراه او بوده مبادرت به تیراندازى مى‌کند ولى با مقابله مردم پا به فرار مى‌گذارد و پس از مسافتى دستگیر مى‌شود.» (اخبار جنبش اسلامى، به تاریخ 12 دى 57، ش 10)

[3] . روزنامه خراسان سال‌ها بعد اسامى 63 شهید روزهاى نهم و دهم دى ماه مشهد را چاپ کرد. (ش 12579، ص 3)

[4] . جنگ و گریز مردم با نظامیان در مقابل فروشگاه لشکر بسیار پررنگ بود به طورى که مأموران نظامى در ساعت 14:15 مجبور شدند به پادگان مراجعت مى‌کنند. «مأموران با دادن مانورهایى خود را از داخل مردم کنار کشیده و درساعت 14:15 به پادگان مراجعت نمودند. در این حادثه تعدادى از مردم مورد اصابت گلوله واقع و به بیمارستان شاهرضا که در اختیار اخلالگران مى‌باشد، اعزام شده‌اند.» (پرونده 106980، ج 7)

[5] . «منزل یک مستشار امریکایى و نیز یک شعبه بانک در مشهد به آتش کشیده شد.» (گزارش زمستان 57، ص 124)

[6] . ارتش نام این سرهنگ را «کلالى فرماندار نظامى یکى از مناطق مشهد» نوشت. (گزارش زمستان 57، ص124)

[7] . این بولتن رویدادهاى مشهد را به طور خلاصه و ناقص بیان کرده است. ساواک در تلگرافى اعلام مى‌دارد که شهر تا ساعت 12 در اختیار فرماندارى نظامى قرار گرفت که در سند بعدى به آن اشاره شده است. سیدمحمدعلى کاشف حسینى که در دهم دى ماه از مجروحین اقدامات خونبار نظامیان در مشهد بوده و قطع نخاع شده است، مى‌گوید: بعد از کشته شدن عده‌اى از نظامی‌ها به دست مردم، نظامى‌ها جسد آنها را به مقر لشکر 77 بردند، لباس نو پوشاندند و آنها را در برابر نظامیان حاضر قرار دادند. «فرمانده اعلام کرد که اینها به دست سربازان خمینى کشته شدند. عاقبت همه شما این است. سربازان را تهییج کرد...» به دنبال این برانگیختگى بود که نظامیان به خیابان‌ها ریختند و آن کشتار وحشیانه را صورت دادند. روزنامه خراسان نیز شبیه این موضوع را مى‌نویسد و می‌افزاید «از پادگان خارج شدند، آتش گشودند و هر که را در خیابان و کوچه دیدند کشتند. اگر کسى در مغازه‌ها یافت مى‌شد به شهادت مى‌رسید. تیراندازى سراسر شهر را فرا گرفت.» (ش 8828، ص 5) این منبع، درگیری‌هاى خونین براى تصرف سازمان نیروى پایدارى را نیز عامل دیگر کشتار مردم مى‌داند. رمضانعلى شاکرى در کتاب خود از پرتاب نارنجک به داخل مردم نیز مى‌نویسد. (انقلاب اسلامى مردم مشهد، ص 129)

روزنامه کیهان نوشت: «بر اساس گفته شواهد عینى در روز دهم دى ماه بیش از 200 نفر کشته و بالغ بر دو هزار نفر زخمى شده‌اند. چون بیمارستان‌هاى مشهد گنجایش این همه مجروح را ندارد، هتل هایت مشهد نیز تبدیل به بیمارستان شده گروه کثیرى از مجروحین حوادث خونین دهم دى ماه در آنجا بسترى شده‌اند. عده زیادى از مردم مشهد براى نجات مجروحین از مرگ خانه‌هاى خود را تبدیل به بیمارستان کرده‌اند... سردخانه‌هاى بیمارستان‌هاى مشهد مملو از جنازه شده و براى نگهدارى جنازه‌ها از اتاق‌هاى دیگر نیز استفاده مى‌کنند.» (ش 10605، ص 7)

[8] . شهربانى تعداد شهداى دهم دى ماه مشهد را 180 تن و ارتش مجموع شهداى نهم و دهم دى ماه را 300 تن برآورد کرد. این فاجعه با اینکه بزرگترین کشتار مردم در رویدادهاى انقلاب ـ بنابر آمارها و اطلاعات رسمى رژیم شاه ـ به شمار مى‌رود، اما مانند حوادثى چون 17 شهریور تهران و مسجد جامع کرمان توجه عمومى و جهانى را به خود معطوف نکرد و بعدها نیز بسان رویدادهایی چون 29 بهمن تبریز یا 19 دى ماه قم مورد ارزیابى، پژوهش و توجه واقع نشد. در صورتى که شایسته است نشست‌ها، کتاب‌ها و مقالات متعددى در این زمینه برگزار و منتشر گردد.

[9] . روحانیان مشهد با صدور اعلامیه‌اى از مردم دعوت کردند که در عزاى عمومى 12 / 10 / 57 که در مسجد گوهرشاد برپا خواهد شد شرکت کنند. (گزارش زمستان 57، ص 131) ساواک مشخصاً از اعلامیه آیت‌الله‌ سیدعبدالله شیرازى در یک بولتن تک ‌برگى یاد کرد که سند بعدى است.

[10] . امروز (11 / 10 / 57) «خیابان‌هاى شهر در غم سنگینى فرو رفته بود. تنها صداى گوشخراش چند تانک و نفربر و مسلسل‌ها شنیده مى‌شد که با حرکت کینه‌توزانه خود و با تیراندازى پراکنده به مردم و مغازه‌هاى بسته، خیابان‌هاى خلوت شهر را خلوت‌تر مى‌کردند. در شهر توسط مأمورین ساواک تلفن‌هاى ناشناس به مردم مى‌شد که از خانه‌هاى خود خارج نشوید و اگر کسى زنگ خانه را زد، باز نکنید و اگر به ماشین‌هاى سوارى مردم را تکلیف کردند، هرگز سوار نشوید. از این‌گونه شایعات البته به منظور ایجاد محیط ارعاب و وحشت» [صورت مى‌گرفت]. (انقلاب اسلامى مردم مشهد، ص 132)



پیوستن عده‌ای از نظامیان به مردم در مشهد


آیت‌الله سید علی خامنه‌ای


آیت‌الله سیدعبدالله موسوی شیرازی


آیت‌الله عباس واعظ طبسی


شهید حجت‌الاسلام سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد


تظاهرات وسیع مردم علیه رژیم پهلوی در مشهد مقدس

منابع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 21، ص 123 و 124؛ ج 22، ص 454 تا 456 و 539 و 540؛ ج 23، ص 52 و 53، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
 

تعداد مشاهده: 5980


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.