حمایت رژیم پهلوی از تشکیلات ضاله بهائیت و پیشرفت آنها در مشاغل مهم سیاسی و اقتصادی از موضوعات قابل تامل و بررسی میباشد. اسناد و مدارک موجود نشان میدهد که این حمایت از یک سو ناشی از برنامه ضد اسلامی پهلوی ها و از سوی دیگر ناشی از حمایت کشورهای خارجی و خاصه آمریکا- انگلیس- اسرائیل بوده است. در سند زیر میبینیم که «سید محمد» معروف به «سلطان الواعظین شیرازی» از علمای برجستهی دورهی پهلوی، به دلیل سخنرانیهایش علیه حزب بهائیت از سیرجان به کرمان تبعید شده است. این که رژیم پهلوی در سال 1313 این عالم بزرگوار را صرفاً به خاطر مواضعش راجع به بهائیت آن هم در شهرستان سیرجان برنتابیده، نشان از وجود دستهای پنهان استعمار در این زمینه دارد. تبعید مرحوم سلطان الواعظین بر اساس این سند با واکنشهای شدید مردمی همراه بوده است: «به قرار راپرت واصله طرفداران مشارالیه در سیرجان جلساتی به عنوان عزاداری تشکیل، دکاکین را تعطیل نمودهاند. والی امروز به محل حرکت [و] برای جلوگیری از بینظمی دستور به ساخلو داده است.»


عضویت در احزاب رژیم پهلوی در نوع خود منحصر به فرد بوده است. بسیاری از افراد بدون اینکه تمایلی به عضویت و یا حتی شناختی از اهداف و برنامههای حزب داشته باشند صرفاً به دستور مقامات بالاتر عضو میشدند. از کسانی که بیشترین نقش را در عضویت افراد داشت، محمدرضا پهلوی بود. وی مشخص میکرد که چه کسانی در کدام حزب عضویت داشته باشند. در سند زیر در این مورد آمده است: «دکتر شاهکار گفته تا روزی که قرار بود کمیته مرکزی حزب ملیون انتخاب شود اطلاعی نداشته که او هم عضو اعضای حزب خواهد بود و به سمت عضو کمیته مرکزی تعیین خواهد شد، ولی همان روز آقای نخست وزیر با وی مذاکره کرده و اظهار داشتهاند اعلیحضرت همایونی امر فرمودهاند که او هم باید با حزب ملیون همکاری کند.»


سند زیر به انتصاب «آیتالله محمد صادق کرباسچی تهرانی» به جای «آیتالله مرتضی پسندیده» برای اخذ وجوهات شرعیهی امام اشاره دارد. علت این انتصاب کنترل شدید آیتالله پسندیده از سوی ساواک و شرایط سخت تبعید ایشان بوده است. آیتالله کرباسچی از وکلای تام الاختیار حضرت امام بود که به همین خاطر نیز چندین بار تبعید شده بود. در حاشیهی این سند راجع به ایشان آمده است: «شیخ محمد صادق کرباسچی یکی از روحانیون مورد اعتماد خمینی است که قبلاً نیز در اخذ وجوهات شرعی فعالیتهایی داشته است و به همین سبب [نیز] به مدت سه سال تبعید محکوم گردیده بوده است.»

سند زیر روایت دیگری است از نفوذ انقلاب تا عمق روستاها. پیام انقلاب اسلامی شهر، روستا و عشایر را در مینوردید. روستاهای جنوب ایران البته به دلیل حضور برخی از مردم این روستاها در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، موقعیت خاصی داشتند. برخی از این مهاجرین خود حامل پیامهای انقلابی بودند. این پیامها با کمک کتاب و نوار منتقل میشد. نکته مهم دیگر حضور فعال روحانیت [در این سند: سید حسن نساوه] در پراکندن و نشر انقلاب اسلامی است.
