گذری بر انقلاب اسلامی در استان آذربایجان غربی به روایت اسناد ساواک- بخش چهارم
تاریخ انتشار: 24 ارديبهشت 1404

حوادث انقلاب اسلامی و بازتاب آن در آذربایجان غربی(نیمه دوم سال 1356)
استان آذربایجان غربی همانند سایر نقاط کشور تحت تأثیر حوادث انقلاب بود. مهمترین حادثه در نیمه دوم سال 1356، درگذشت مشکوک آیتالله حاج سید مصطفی خمینی در آبان 1356 بود که منجر به برپایی مراسم ترحیم ایشان در مساجد و حسینیهها و طرح نارضایتیهای گروههای مختلف مردم در این مراسم شد. مراسمی که بهمانند جرقهای برای شعلهور شدن آتش انقلاب بود.[1] علاوه بر آن، چاپ مقاله توهینآمیز «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات در تاریخ 17 دی 1356 و حوادثی که متعاقب آن در قم، تبریز و یزد رخ داد، در استان آذربایجان غربی نیز منعکس شد و واکنش مردم و علما را در پی داشت.
درگذشت آیتالله حاج سید مصطفی خمینی
پس از درگذشت آیتالله حاج سید مصطفی خمینی در اول آبان 1356، روحانیون و مردم استان آذربایجان غربی به طرق مختلف همدردی خود را با امام خمینی اعلام کردند. ابتدا در مسجد اعظم ارومیه مجلس مشورتی بهمنظور چگونگی برگزاری مراسم ختم آیتالله حاج سید مصطفی خمینی در ارومیه برگزار شد که از دید مأموران ساواک پنهان نماند. در گزارش ارسالی به تهران آمده است: «[آیتالله] محمد فوزی، [آیتالله] سید علیاکبر قریشی، حاجی محمود معماری و میرزا احمد آقائی بعدازظهر روز جمعه [6 آبان 1356] در مسجد اعظم رضائیه در زمینه برگزاری مجلس ختم جهت مصطفی خمینی با هم مذاکره و قرار شد روز بعد نیز جلسهای تشکیل و در این مورد تصمیم لازم اتخاذ نمایند. ضمناً نامبردگان از ترس مراجع انتظامی و امنیتی محل بهتر دانستند از چاپ آگهی خودداری نمایند.»[2]
یک روز بعد، افراد مذکور در دفتر هیئت فاطمیه ارومیه گرد هم آمدند و تصمیم گرفتند با علمای تبریز مشورت کنند و در صورتیکه آنها در تبریز مراسمی برگزار کردند، در ارومیه هم مراسمی برگزار شود. با توجه به اینکه مراسم ختم در تبریز برگزار شد، انقلابیون ارومیه هم مجلس یادبود را برگزار کردند. با انتشار خبر برگزاری مراسم، مردم بازار را بستند و در مجلس فوق شرکت کردند. حجتالاسلام غلامرضا حسنی درباره برگزاری این مراسم گفته است: «وقتی خبر شهادت حاج آقا مصطفی خمینی در اول آبان 1356 به ارومیه رسید، بسیار ناراحت و متأثر شدم. آن وقت در تهران و بعضی شهرهای بزرگ، علمای اعلام به همین مناسبت مجلس ختم برگزار میکردند. تصمیم جدی داشتم که این مجلس را در ارومیه برگزار کنم. با آقایان صحبت و مشورت نمودم. آقای فوزی گفت: «کار مناسب و بهجایی است و شما مجلس را برپا کنید.» ... آن وقت اعلامیه و اطلاعیه نبود. مردم همینطوری به یکدیگر خبر داده بودند. بهنسبت، مجلس با شکوه و پرجمعیت بود. خودم به منبر رفتم و در ارزش و اهمیت و ثمرات شهادت صحبت کردم. چند بار از حضرت امام خمینی نام بردم و به ایشان این مصیبت را تسلیت گفتم که در آن وقت نام بردن از معظمله در مجالس عمومی جرم نابخشودنی بهشمار میآمد...»[3] شرکتکنندگان در این مجلس قصد داشتند تا تظاهراتی برگزار کنند و حتی تعدادی قصد بیرون رفتن از مسجد و حرکت به سمت کلانتری را داشتند، اما با توصیه علما از این تصمیم منصرف شدند.[4]
از آنجا که مراسم مذکور از دید مأموران پنهان نمانده بود، حجتالاسلام حسنی تحت تعقیب قرار گرفت و دستگیر شد که پس از بازجویی و سپردن تعهد آزاد شد.[5]
چاپ مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات
روزنامه اطلاعات در ۱۷ دى 1356 مقاله توهینآمیزی با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» با امضای مستعار «احمد رشیدی مطلق» چاپ نمود. این مقاله با لحنی توهینآمیز از امام خمینی یاد کرده بود و نیروهای مخالف رژیم را که حوادث 15 خرداد را بهوجود آورده بودند، «استعمار سرخ و سیاه» خواند. همچنین واقعه 15 خرداد را واقعه ننگین نامیده بود.[6]
محتوای مقاله درباره انقلاب شاه و مردم و معرفی مخالفان آن تحت عنوان عوامل «استعمار سرخ و سیاه » بود. نویسنده سعی کرد رابطه نامرئی بین آن دو استعمار را روشن کرده و به مردم معرفی کند. نگارنده مقاله در عین حال که آگاهانه روحانیون را به عنوان ارتجاع سیاه، مورد توهین و حمله قرار داده بود؛ آنان را عاملی در دست مالکان، برای ایجاد مشکل در راه پیشبرد انقلاب سفید و ناپایدار ساختن ثبات سیاسی کشور معرفی کرد. اما به طور زیرکانه سعی نموده خط فاصلی بین روحانیون تندرو مخالف با روحانیون طرفدار رژیم و محافظه کار بکشد و با معرفی عده معدودی از آنان به عنوان مخالفان اصلاحات، اختلاف درونگروهی روحانیون را برجسته ساخته و از همبستگی گروهی آنان ممانعت به عمل آورد.[7]
پس از انتشار این مقاله، تظاهرات اعتراضآمیزی ابتدا در ۱۹ دیماه در قم برگزار شد. تظاهرکنندگان قم خواستار عذرخواهی نویسندگان مقاله از روحانیون بهویژه امام خمینی بودند. نیروهای انتظامی و امنیتی پس از پایان مراسم اعتراضآمیز قم در حالی که مردم به خانههای خود بازمیگشتند به آنان حمله کردند. گستردگی حضور جمعیت در این تظاهرات و برخورد خشونتآمیز پلیس و نیروهای انتظامی عامل عمده کشته و زخمیشدن تعدادی از مردم قم و فاجعهبارتر شدن این حادثه شد.[8]
روزنامه اطلاعات روز 20 دیماه طی گزارشی درباره این حادثه نوشت: «روزهای 17 و 19 دیماه جاری که مصادف با روزهای آزادی زنان و اصلاحات ارضی بوده، در شهرستان قم تظاهراتی برپا شد. در این تظاهرات جمعی از طلاب اخلالگر و اخلالگران پس از تظاهرات در روز 17 دی، روز 19 دیماه مجدداً گرد هم آمده و نقاط مختلف شهر به آشوب و بلوا بر ضد منافع و مصالح ملی شعارهایی دادند... مأمورین که تا این لحظه بر حوادث نظارت میکردند با مشاهده حمله اخلالگران به مقابله دست زده و با اخطارهای پیدرپی و با شلیکهای هوائی کوشیدهاند تا مانع هجوم این عده شوند. بالاخره پس از اینکه یک افسر و سه نفر از مأمورین کلانتری شدیداً توسط مهاجمین مصدوم و مجروح شدند، بهناچار بهسوی عناصر حملهکننده تیراندازی و در نتیجه پنج نفر از آنها کشته و 9 نفر مجروح شدهاند. در جریان تظاهرات اخلالگران یک نوجوان 13 ساله زیر دستوپای جمعیت به قتل رسیده است.»[9]
در روز بیستم دی، علاوه بر قم، مردم شهرهای تبریز، اصفهان و مشهد راهپیماییهای اعتراضآمیز برگزار کردند. همچنین گروهی از طلاب و روحانیون در سراسر کشور با صدور اعلامیههایی به مطالب اهانتآمیز روزنامه اطلاعات و اقدام دولت در کشتار مردم بیدفاع قم، تبریز، اصفهان و مشهد اعتراض کردند و بهتدریج اعتراضها به سرتاسر کشور کشیده شد.[10]
امام خمینی در واکنش به این حادثه اطلاعیهای صادر نمودند که در قسمتی از آن آمده است: «نهضت 12 محرم (15 خرداد) در مقابل کاخ ظلم شاه و اجانب به پیروى از نهضت مقدس حسینى چنان سازنده و کوبنده بود که مردانى مجاهد و بیدار و فداکار تحویل جامعه داد که با تحرک و فداکارى روزگار را بر ستمکاران و خائنان سیاه نمودند و ملت بزرگ را چنان هوشیار و متحرک و پیوسته کرد که خواب را از چشم بیگانه و بیگانهپرستان ربود و حوزههاى علمیه و دانشگاهها و بازارها را به صورت دژ مدافع از عدالتخواهى و از اسلام و مذهبِ مقدس در آورد... شاه خواست ضرب شستى به ملت مسلمان نشان دهد؛ پس از تمامیت حساب با رئیس جمهور امریکا با بهانه مختصرى که مأمورین ایجاد کردند، مرکز تشیع و حوزه فقاهت اسلام را در جوار مرقد پاک فاطمه معصومه- سلام اللَّه علیها- به مسلسل بست و جمعیت بیگناه فراوانى از جوانان حوزه علمیه و متدینین غیور شهر مذهبى قم را در خاک و خون کشیده به قتل رساند...»[11]
مراجع، و سایرگروههای مختلف انقلابی نیز نامهها و اطلاعیههای مختلفی در محکومیت این واقعه منتشر کردند. یکی از اطلاعیههای منتشر شده، از سوی 36 نفر از اساتید و فضلای حوزه علمیه قم بود که ضمن شرح آن حادثه، و اشاره به شهادت یک کودک سیزده ساله در آن روز به دست مأموران، به انتقاد از تحریف آن حماسه در مطبوعات رژیم پرداختند: «متأسفانه مطبوعات مثل همیشه حقایق را وارونه جلوه داده و برای مشوب کردن اذهان عمومی، لاطائلاتی را نوشته و مینویسند. آیا این است معنی آزادی و دموکراسی و طرفداری از حقوق بشر که هیأت حاکمه از آن دم میزند؟ آیا این همه جنایات و خونریزی را که در این چند روز مأمورین مُسلحش مرتکب شدند چگونه توجیه مینماید؟! آیا حمله مسلحانه و به آتش بستن عدهای بیگناه که با کمال نظم و آرامش در حرکت بودند، طرفداری از حقوق بشر است؟! آیا فضای باز سیاسی همین است که اگر کسانی به مطالب غیر واقعی روزنامهای اعتراض کنند در برابر گلوله قرار میگیرند؟! آیا اگر مردمی برای دفاع از حریم مقدس اسلام در کمال آرامش به منزل زُعمای دینی رفتند و اظهار تظلم نمودند، باید به آتش [گلوله] بسته شوند؟!...»[12]
در پی صدور اعلامیههای مراجع و علما قم، انقلابیون که از وقوع حادثه 19 دی قم به خشم آمده بودند، برای اگاهی سایر اقشار جامعه از آنچه در شهر قم گذشته بود، اطلاعیههای مزبور را در شهرهای مختلف کشور و از جمله آذربایجان غربی توزیع کردند. برای نمونه، اسنادی به تاریخ 15 بهمن 1356 از نصب «اعلامیههایی با امضاء شریعتمداری که درباره وقایع اخیر قم بوده» در مساجد سردار و جامع ارومیه و مسجد جامع نقده خبر میدهند.[13]
همچنین جلساتی با حضور روحانیون ارومیه تشکیل شد که در این جلسات، هر چند روحانیون مصمم به برگزاری مجلس یادبودی بودند، اما بهخاطر نفوذ ساواک، حرکتی صورت نگرفت و فقط در مساجد و منابر به ذکر این حادثه پرداختند.[14] در همین زمینه در سندی به تاریخ 22 دی 1356 آمده است: «تعداد 80 نفر از روحانیون در مسجد اسماعیل بیک رضائیه تجمع تا تلگراف تسلیت به مناسبت کشتهشدگان اخیر شهرستان قم تهیه و به آیتالله [سید محمدکاظم] شریعتمداری و [آیتالله سید محمدرضا] گلپایگانی مخابره نمایند لکن به علت آن که تصور میرود تلگراف به دست آنان نرسد، عدهای پیشنهاد مینمایند به این مناسبت مدت سه روز مساجد رضائیه تعطیل شود و این پیشنهاد هم مورد موافقت سایرین قرار نمیگیرد و در نتیجه ساعت 1200 مسجد را ترک و تصمیمات موکول به بعد میگردد. ضمناً به محض اطلاع مراتب به شهربانی اعلام و در این خلال مراقبتهای لازم معمول؛ عکسالعمل دیگری تاکنون از ناحیه آنان صورت نگرفته و مراقبتهای پیگیر و مداوم ادامه دارد.»[15]
علما و روحانیون دیگر شهرهای استان نیز درصدد ارسال تلگراف تسلیت به مراجع قم، از جمله آیتالله محمدکاظم شریعتمداری بودند، طبق سندی به تاریخ 3 بهمن 1356 یکی از این افراد آیتالله مرتضی رضوی[16] پیشنماز مسجد امام جعفر صادق (ع) شهر نقده بود.[17]
طی روزها و ماه بعد جلسات گفتگو و تبادل نظر میان علما و روحانیون و بازاریان آذربایجان غربی درباره حادثه 19 دی قم همچنان ادامه داشت. در تاریخ 5 بهمن 1356، جلسهای میان حدود بیست نفر از بازاریان و طلاب شهرستان ارومیه در مسجد مناره این شهر تشکیل شد که حاضران درباره «واقعه اخیر شهرستان قم و مسائل مملکتی» بحث و گفتگو نمودند.[18]
وعاظ و روحانیون نیز در منابر به این حادثه اشاره و به عملکرد مأموران حکومتی در برخورد با مردم قم انتقاد میکردند. در سندی درباره «ملا حسن هاتفی پیشنماز مسجد قریه سعیدآباد حومه خوی» آمده است: «نامبرده فوق هنگام وعظ در مسجد قریه سعیدآباد حومه خوی که ساعت 21:30 روز 28 /10 /36 [1356] انجام گردیده اظهار نموده همت کنید، زیرا در قم علما را کشتهاند و امروز و فردا درب مساجد را خواهند بست و دیگر دین از بین رفته است و اگر همت نکنید از فردا منبر نخواهم آمد.»[19]
همچنین از صحبتهای محمدتقی محرر (واعظ و دبیر) در مسجد قریه محمدیار از توابع نقده گزارش شده است: «در ساعت 1000 مورخه 5 /11 /36 [1356] عدهای از اهالی که در مجلس ترحیم حاج نورمحمد در مسجد محمدیار شرکت کرده بودند، نامبرده بالا [محمدتقی محرر] ضمن صحبت اظهار داشته دولت در تظاهرات قم چندین طلبه را کشته است، محرر افزوده تظاهرکنندگان در شعارهای خود بازگشت آیتالله خمینی را به ایران و خواستار رژیم جمهوری شدهاند...»[20]
چهلم شهدای 19 دیماه قم
واقعه نوزدهم دیماه سرمنشأ تحولات مهم بعدی گردید که برگزاری مراسم چهلم شهدای آن روز در شهر تبریز، مهمترین رویدادی است که در 29 بهمنماه 1356 رخ داد.[21]
علما و روحانیون ارومیه نیز قصد داشتند در روز 29 بهمنماه (مصادف با چهلم شهدای قم) نماز جماعت را تعطیل کنند و کسبه تصمیم بر بستن بازار داشتند. طبق گزارش ساواک، آیتالله محمد فوزی و آیتالله سید علیاکبر قریشی عاملان اصلی تصمیمات فوق بودند که «با اقداماتی که با همکاری مراجع انتظامی محل به عمل آمد تبلیغات نامبردگان به موقع خنثی و بازار در روز 29 /10 /36 باز بوده و در اکثر مساجد رضائیه نیز در روز مذکور طبق روزهای گذشته نماز جماعت برگزار گردیده است.»[22]
با وجود محدودیتها و تدابیر امنیتی، در چهلم شهدای قم همگام با دیگر شهرها، مجلس باشکوهی در مسجد اعظم ارومیه برگزار شد. حجتالاسلام غلامحسین خراسانیکیا در این باره گفته است: «آن زمان ارومیه هم به مناسبت چهلمین روز شهادت حادثه قم – که علما و مردم خیلی شهید شده بودند – مجلس یادبودی در مسجد اعظم گرفته شد و من در خاطرم است که همه ما بهعنوان روز چهلم شهدای قم در مسجد اعظم جمع شدیم و آنجا سخنرانی شد و حجتالاسلام آقای حسنی سخنرانی کرد و مردم در جریان انقلاب قرار گرفتند و یک عده بودند که... انقلابی بودند از مردم و یک عده از روحانیون اصیل اعتقادات زیادی داشتند، در جریان نهضت حضرت امام رابطه داشتند و اما اکثریت مردم نبودند، ولی آن زمان دیگر آشکار شد و از مسجد اعظم – که محل خیزش و نهضت اسلامی بود – شروع شد.»[23]
توزیع اعلامیه بهمنظور اطلاعرسانی به مردم از آنچه که در شهر قم گذشته بود، از دیگر اقدامات انقلابیون استان در چهلم شهدای 19 دی قم بود. اسناد از توزیع اعلامیههایی در مورد وقایع اخیر قم بین مردم در تاریخ 28 بهمنماه 1356، توسط شخص ناشناسی در جلوی مسجد سید جواد ارومیه خبر میدهند.[24]
سندی به تاریخ 30 بهمن 1356 از توزیع اعلامیه آیتالله شریعتمداری[25] توسط دانشجویان ارومیه در مسجد جامع این خبر میدهد: «بعدازظهر روز 30 /11 /36 [1356] داود ممینژاد قلعه جوقی، دانشجوی سال 2 زراعت دانشکده کشاورزی دانشگاه آذرآبادگان، در شهرستان رضائیه به اتفاق محمد مشهدی جعفرلو دانشجوی سال 2 گیاه پزشکی و دو نفر دیگر از دوستانش در مسجد جامع جمع شده، داود ممینژاد یک بسته (حدود سی برگ) اعلامیه [آیتالله] شریعتمداری را از زیر پالتو خود درآورده بهاتفاق در نقاط مختلف مسجد پخش نمودند.»[26]
علاوه بر ارومیه، در دیگر شهرهای استان آذربایجان غربی از جمله در شهر نقده مراسم یادبود و حرکتهای اعتراضی صورت گرفت: «از ساعت 15:00 الی 17:30 مورخه 29 /11 /36 در مسجد بازار نقده (مسجد شیخ مهدی) مجلس سوگواری به مناسبت چهلمین روز درگذشت کشتهشدگان حادثه قم با شرکت حدود 20 نفر از کسبه، اصناف متعصب مذهبی نقده و چند نفر از روحانیون منطقه به اسامی شیخ مرتضی رضوی، شیخ حسن داننده، شیخ مهدی سلدوزی، میرجواد رادپور، حاج عباس حسینی، میرزا یحیی جوهری تشکیل و مجلس با تلاوت آیات قرآن و سخنرانی مذهبی و عادی شیخ حسن داننده و بدون هرگونه تظاهراتی خاتمه یافته است.»[27]
علاوه بر مراسم فوق، کسبه شهر، بازار را هم تعطیل کرده بودند، چرا که چند روز بعد، طبق تصمیم کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان نقده، دو تن از عاملان «تحریک مردم به اخلال در نظم عمومى و بستن مغازهها» به شهرهای بم و لار تبعید شدند: «طبق رأى مورخ 7 /12 /36 [1356] کمیسیون امنیت اجتماعى شهرستان نقده ـ استان آذربایجان غربى، افراد زیر به علت تحریک مردم به اخلال در نظم عمومى و بستن مغازهها در روز 29 /11 /36 [1356] (مصادف با چهلمین روز کشته شدن چند تن از اخلالگران شهر قم) هر یک به هشت ماه اقامت اجبارى در مناطق دیگر محکوم گردیدهاند. 1ـ شیخ مرتضى رضوى ـ شهر لار، 2ـ حاج نصیر جوادى ـ شهر بم.»[28]
همچنین سندی به تاریخ 2 اسفندماه 1356، از طلبهای به نام محمد وفائی نام میبرند که ضمن سخنرانی در مسجد دهستان فیروق شهرستان خوی، «کشتهشدگان وقایع قم» را شهید محسوب نموده و «مطالب تحریکآمیز دیگری نیز» عنوان نموده است.[29]
دیگر فعالیتهای انقلابیون
رحلت آیتالله حاج مصطفی خمینی در اول آبانماه سال 1356 و چاپ مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات در 17 دی 1356 و حوادث بعدی آن در قم و دیگر شهرهای کشور، انقلابیون را به تکاپو انداخت که به مناسبتهای مختلف به این حوادث پرداخته و ضمن اطلاعرسانی به مردم، عملکرد دولت در سرکوب تظاهرکنندگان 19 دیماه قم مورد انتقاد قرار دهند. این گونه اقدامات معمولاً از طریق سخنرانی در منابر مساجد، توزیع اعلامیه، بستن بازار و تعطیلی نماز جماعت صورت گرفت.
هرچند دو حادثه مذکور و بهخصوص حادثه 19 دیما قم، سایر فعالیتهای انقلابیون را تحتالشعاع قرار داده بود، اما مبارزان به طرق مختلف مخالفت خود را با دستگاه حاکم نشان میدادند. شرکت نکردن در مراسم نیایش و دعا به جان شاه، ایراد سخنرانیهای اعتراضی از جمله این موارد بود. این موضوع واکنشی بود که طی سالهای بعد از شروع نهضت امام خمینی در سال 1342 به وفور از جانب مخالفان حکومت دیده شده بود. گزارشهایی از ساواک در همین ارتباط از انقلابیون آذربایجان غربی نیز در دسترس است.[30]
انقلابیون استان نهتنها از طریق انتقال اعلامیههای مراجع و علمای قم با مبارزان آن شهر ارتباط داشتند، بلکه از طریق ارسال نامه و تلگراف ارتباط خود را با علمای آنجا حفظ میکردند. برای نمونه در سندی به تاریخ ششم بهمنماه 1356 از سه برگ تلگراف علما و روحانیون خوی به آیتالله سید محمدکاظم شریعتمداری، آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی و آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی سخن به میان آمده است: «بدینوسیله فتوکپی سه برگ تلگراف که به عنوان آیتاله شریعتمداری و نجفی مرعشی و گلپایگانی توسط چهار نفر از روحانیون شهرستان خوی (1- شیخ جابر فاضلی، 2- شیخ صادق فراحی خوئی، 3- سید جعفر میرقاتی [مرقاتی] خوئی، 4- شیخ جلیل هنرور) تهیه و به شرکت مخابرات تسلیم گردیده به پیوست ایفاد میگردد. ضممناً همان طوری که طی شماره پیروی اعلام گردید تلگرافات مزبور به قم مخابره نشده است.» [31]
انتقاد از رویه دولت و دستگاههای دولتی توسط مخالفان، موضوعی است که از سال 1342 به بعد در اسناد ساواک گزارشهایی از آن موجود است که بهتدریج انتقاد از شاه - به صورت مستقیم یا غیرمستقیم- نیز به آن اضافه شد؛ از جمله در یکی از اسناد ساواک به تاریخ 22 اسفند 1356، آمده است: «نامبرده بالا [شیخ حسین همتی] اهل تبریز و ملای قریه قرهورن حومه میاندوآب میباشد که اوایل اسفندماه به اتفاق یک نفر جوان دیگر به قریه مذکور مسافرت و بالای منبر مسجد جامع قریه مزبور اظهار داشته: «کسی که همیشه با بهاییها و یهودیها همنشین و همپایه باشد دشمن دین اسلام محسوب میشود.»[32]
برخی از روحانیون استان نیز به بهانههای مختلف از حضور در مراسم دعا و نیایش خودداری میکردند؛ برای نمونه حجتالاسلام محمد غفاری[33] پیشنماز مسجد جامع سلماس از کسانی بود که در مراسم نیایش و دعا برای شاه که قرار بود 15 بهمنماه 1356 در مسجد جامع این شهر برگزار شود، خودداری کرد: «نامبرده فوق [حجتالاسلام محمد غفاری] پیشنماز مسجد جامع شاهپور در نظر دارد قبل از 15 بهمن که در مراسم دعا و نیایش به خاطر رفع خطر از وجود مقدس شاهنشاه آریامهر در مسجد مزبور برگزار میشود از شهر خارج و بدین وسیله از شرکت در مراسم مزبور امتناع نماید و به تبعیت وی عدهای از ملاهای وابسته نیز چنین قصدی را دارند. ...»[34]
در سند دیگری به تاریخ 16 بهمنماه 1356، به سایر فعالیتهای انقلابی حجتالاسلام غفاری در این مقطع زمانی اشاره شده است: «نامبرده عمداً در مراسم دعا و نیایش 15 /11 /2536 شرکت ننموده و به قرار مسموع وی در مجالس و منابر روضهخوانی به انحاء مختلف علیه مصالح عمومی مملکت سخنانی بیان میدارد که در بین مردم ایجاد بدبینی و تفرقه و جدایی مینماید و اذهان عمومی را مشوش میسازد. ضمناً مشارالیه تاکنون در هیچ یک از مراسم ملی و میهنی حتی مراسم عید مبعث و عید سعید غدیر خم نیز شرکت ننموده و با قید تاریخ شاهنشاهی[35] در روی هرگونه نامهای مخالف میباشد و در رسید مأخوذه نیز رقم 23 صفرالحرام 1398 هجری قمری را قید نموده است.»[36]
در یکی دیگر از اسناد به تاریخ 23 بهمنماه 1356، در مورد محتوای سخنرانیهای حجتالاسلام غفاری آمده است: «محمد غفاری واعظ و پیشنماز مسجد جامع شاهپور (سلماس) که عمداً از حضور در مراسم دعا و نیایش 15 بهمن ماه 2536 [1356] شاهنشاهی خودداری نموده بود، روز سهشنبه 28 صفر برابر 18 /11 /2536 در منبر مسجد جامع ضمن ایراد وعظ در انتقاد از ادارات و سازمانهای دولتی خصوصاً مسئله حجاب و مضرات رفع حجاب، سخنانی بیان داشته که به طور ضمنی در مخالفت با اصل پنجم انقلاب[37] و اعطای حقوق سیاسی به زنان ایران و مشوش کردن افکار مردم و ایجاد بدبینی و تفرقه مؤثر خواهد بود.»[38]
فعالیتها و سخنرانیهای حجتالاسلام غفاری سبب شد که سازمان اطلاعات و امنیت خوی طی نامهای به ریاست شهربانی سلماس، خواستار احضار وی به شهربانی شود تا «در مورد عواقب وخیم ادامه روش فعلی» به وی تذکرات لازم داده شود.[39]
در پی این دستور، حجتالاسلام غفاری به شهربانی احضار و به وی تذکرات لازم داده شد. در همین رابطه، شهربانی سلماس طی نامهای به ریاست ساواک شهرستان خوی اعلام کرد: «ساعت 17:00 مورخه 20 /11 /2536 [1356] آقای میرزا محمد غفاری واعظ مسجد جامع شهرستان شاهپور (سلماس) به این شهربانی احضار و در مورد مفاد نامه شماره فوق آن سازمان به نحو مقتضی تذکرات لازم در مورد عواقب وخیم ادامه روش فعلی به وی داده شد و نامبرده به طور شفاهی بیان داشت انشاءالله که در آتیه موارد فوق را رعایت خواهم نمود...»[40]
ادامه فعالیتهای حجتالاسلام غفاری باعث شد که کمیسیون امنیت اجتماعى سلماس طی تصمیمی در 18 اسفند 1356، او را «به اتهام عنوان نمودن مطالب خلاف مصالح ملى و تحریکآمیز در محافل و مجالس مذهبى و اخلال در نظم عمومى» به سه سال اقامت اجبارى در ایرانشهر استان سیستان و بلوچستان محکوم کند.[41]
پینوشتها:
[1]. برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: امید اسلام: شهادت آیتالله حاج سید مصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، تهران، 1388، مرکز بررسی اسناد تاریخی؛ مقاله تحلیلی کوتاه از شهادت آیتالله سید مصطفی خمینی، سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی،
[2] . سند شماره 1، پیوست در همین مقاله.
[3] . خاطرات حجتالاسلام و المسلمین حسنی امام جمعه ارومیه، تدوین عبدالرحیم اباذری، تهران، 1384، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ص 107-104.
[4] . قاسمپور، داود، انقلاب اسلامی در ارومیه، تهران، 1392، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ج 2، ص 15.
[5] . خاطرات حجتالاسلام حسنی، همان، ص 107-106.
[6] . دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، 1377، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ج 7، ص 22-23.
[7] . تحلیلی بر واقعه 19 دی 1356 قم، سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
[8] . برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: مقالات: اهانت به امام در تهران، آتش انقلاب در قم (19 دی 1356)؛ قیام 19 دی 1356 و تأثیر آن بر روند تحولات انقلاب اسلامی؛ گزارش مشروح منبع ساواک از قیام 19 دی 1356 قم؛ شروع استیصال ساواک بعد از وقایع قم و تبریز در سال 1356 سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.
[9] . روزنامه اطلاعات، 20 دی 1356، ش 15509، ص 4.
[10] . قاسمپور، پیشین، ج 2، ص 18. برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: 19 دی به روایت اسناد ساواک، تهران، 1382، مرکز بررسی اسناد تاریخی؛ و مقالات: قیام 19 دی سال 1356 و بازتابها، مرکز بررسی اسناد تاریخی؛ نگاهی به قیام نوزده دی 1356؛ قیام 19 دی 1356 و تأثیر آن بر روند تحولات انقلاب اسلامی؛ قیام 19 دی 1356 مردم قم؛ گزارش مشروح منبع ساواک از قیام 19 دی 1356 قم. سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.
[11] . صحیفه امام خمینی(ره)، تهران، 1378، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، ج 3، ص 316-315.
[12] . خارکوهی، غلامرضا، استان گلستان در انقلاب اسلامی، تهران، 1391، عروج، چاپ اول، ج 2، ص 493.
[13] . اسناد شماره 2 و 3، پیوست در همین مقاله.
[14] . قاسمپور، پیشین، ج 2، ص 19- 18
[15] . سند شماره 4، پیوست در همین مقاله.
[16] . آیتالله حاج شیخ مرتضی رضوی فرزند شیخ محمدحسین رضوی در سال 1326 در نقده متولد شد. پس از طی تحصیلات دوره ابتدایی و مقدمات علوم اسلامی عازم شهر قم شد و به تحصیل علوم و معارف اسلامی مشغول شد. پس از بازگشت، طی سالها ضمن فعالیتهای سیاسی، به تبلیغ معارف اسلامی، تدریس و تفسیر قرآن و نهجالبلاغه در منطقه آذربایجان پرداخت. ایشان پس از انقلاب به عنوان نماینده مردم تبریز در دوره دوم مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. وی مدتی مدیر حوزه علمیه شهرری بود و سپس عازم قم شد. آثار و تألیفات ایشان بالغ بر 50 جلد کتاب و بیش از صد مقاله در مطبوعات کثیرالانتشار است. (مساجد استان آذربایجان غربی به روایت اسناد ساواک، تهران، 1401، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، ج 1، ص 107)
[17] . نک به: سند شماره 5، پیوست در همین مقاله.
[18] . سند شماره 6، پیوست در همین مقاله.
[19] . سند شماره 7، پیوست در همین مقاله.
[20] . سند شماره 8، پیوست در همین مقاله.
[21] . برای اطلاعات بیشتر درباره این واقعه بنگرید به: مقالات: نگاهی دیگر به قیام 29 بهمن سال 1356 مردم تبریز؛ گذری بر انقلاب اسلامی ایران، از 29 / 11 / 56 تا 1 / 1 / 57 – (3)؛ سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی. پس از واقعه 29 بهمنماه تبریز و شهادت تعدادی از مردم، امام خمینی پیامی خطاب به مردم آذربایجان صادر نمودند که در بخشی از آن آمده است: «سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز! درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز! درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با فریاد «مرگ بر شاه» خط بطلان بر جزافهگوییهای او کشیدند! زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز، که با نهضت عظیم خود مشت محکم بر دهان یاوهگویانی زدند که با بوقهای تبلیغاتی انقلاب خونین استعمار را که ملت شریف ایران با آن صد درصد مخالف است «انقلاب سفید شاه و ملت» مینامند و این نوکر اجانب و خودباخته مستعمِرین را نجاتدهنده کشور میشمارند... من نمیدانم با چه زبانی به اهالی محترم تبریز و به مادران داغدیده و پدران مصیبتکشیده تسلیت بگویم؛ با چه بیان این قتلعامهای پیدرپی را محکوم کنم. من از مقدار جنایات و عدد مقتولین و مجروحین اطلاع صحیح ندارم، ولی از بوقهای تبلیغاتی معلوم میشود که جنایتها بیش از تصور ما است. با این وصف، شاه افراد پلیس را که به قتلعام به دلخواه او دست نزدهاند به محاکمه میخواهد بکشد. خاطره بسیار أسفانگیز قم هنوز ما را در رنج داشت که فاجعه بسیار ناگوار تبریز پیش آمد که هر مسلمی را رنج داد و ما را به سوگ نشاند...» (صحیفه امام خمینی، همان، ج ۳، ص 355 - ۳۵3 ).
[22] . سند شماره 9، پیوست در همین مقاله.
[23] . قاسمپور، پیشین، ج 2، ص 19- 18.
[24] . سند شماره 10، پیوست در همین مقاله.
[25] . هرچند در این گزارش مشخص نشده است که اعلامیه آیتالله شریعتمداری در چه موضوعی بوده است، اما با توجه به تاریخ سند (30 بهمن 1356)، احتمالاً در رابطه با حادثه قم و چهلم شهدای آن است.
[26] . سند شماره 11، پیوست در همین مقاله.
[27] . سند شماره 12، پیوست در همین مقاله.
[28] . اسناد شماره 13، 14 و 15، پیوست در همین مقاله.
[29] . سند شماره 16، پیوست در همین مقاله.
[30] . برای اطلاعات بیشتر در مورد نحوه فعالیتهای انقلابی مبارزان آذربایجان غربی بعد از شروع نهضت امام خمینی بنگرید به مقاله: گذری بر انقلاب اسلامی در استان آذربایجان غربی به روایت اسناد ساواک – بخش سوم، سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.
[31] . سند شماره 17، پیوست در همین مقاله.
[32] . سند شماره 18، پیوست در همین مقاله.
[33] . حجتالاسلام محمد غفاری در سال 1312 ﻫ ش در ماکو به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود. محمد غفاری نیز شغل پدر را پیشه خود کرد و با روی آوردن به تحصیلات علوم دینی به کسوت روحانیان درآمد و این رشته از آموزش را تا خارج فقه ادامه داد. وی با استقرار در خاستگاه خود (آذربایجان غربی) به ترویج و تبلیغ اسلام پرداخت و در اوجگیری نهضت اسلامی ایران علیه رژیم شاه فعالیت کرد و پس از پیروزی انقلاب از سلماس به عنوان نماینده مردم این ناحیه به مجلس شورای اسلامی راه یافت. (آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی به روایت اسناد ساواک، تهران، 1393، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، ص 58).
[34] . سند شماره 19، پیوست در همین مقاله.
[35] . تاریخ شاهنشاهی به گاهشماری شاهنشاهی اشاره دارد که در 1354 ش، به عنوان تاریخ رسمی کشور ایران اعلام شد. مبدأ این گاهشماری، تاریخ تقریبی تاجگذاری کوروش هخامنشی در 559 قبل از میلاد مسیح بود. در این گاهشماری سال 2500 شاهنشاهی برابر سال 1320 ش میشد. گاهشماری شاهنشاهی و شمسی از نظر مبدأ سالشماری 1180 سال تفاوت داشتند. این گاهشماری فقط مبدأ سالشماری را تغییر داد و ماهشمار و روزشمار آن همان ماهها و روزهای تقویم خورشیدی (شمسی) بود. حضرت امام خمینی (ره) در پیامی به مناسبت عیدفطر سال 1396 ق، (4 مهر 1355 ش) خطاب به عموم مسلمین و دانشجویان داخل و خارج کشور نوشتند: «کارشناسان که میخواهند مخازن ما را بیمانع به غارت ببرند برای تضعیف اسلام و محو آن نغمه شوم تغییر مبدأ تاریخ را ساز کردهاند. این تغییر از جنایات بزرگی است که در این عصر به دست این دودمان کثیف واقع شد. بر عموم ملت است که با استعمال این تاریخ جنایتکار مخالفت کنند، و چون این تغییر هتک اسلام و مقدمه محو اسم آن است ـ خدای نخواسته ـ استعمال آن بر عموم حرام و پشتیبانی از ستمکار و ظالم و مخالفت با اسلام عدالتخواه است.» (صحیفه امام خمینی، همان، جلد 3، ص 172- 170). همچنین حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی طی تلگرافی خطاب به رؤسای مجلسین سنا و شورای ملی مخالفت خود را با این کار اعلام داشتند. (نک به: آیتالله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، تهران، 1385، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، ج 3، ص 373).
[36] . سند شماره 20، پیوست در همین مقاله.
[37] . منظور اصول ششگانه (انقلاب سفید یا انقلاب شاه و ملت) است که رژیم طی یک رفراندوم ادعایی (6 بهمن 1341) آن را مبنای تغییرات اجتماعی و اقتصادی در ایران طی دهههای 40 و 50 شمسی قرار داد. تعداد این اصول در سالهای بعد، افزایش یافت. اصل پنجم آن به اصلاح قانون انتخابات برای دادن حق رأی به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان اشاره داشت. حضرت امام خمینی در اعلامیه مشترکی که به امضاء 9 تن از مراجع و علمای قم رسیده بود، قانونی نبودن طرح شرکت زنان در انتخابات را اعلام داشتند (صحیفه امام، همان، ج 1، ص 150 - 145) در پیام دیگری به تاریخ 22 اسفند 1341، نسبت به زیر پا گذاشتن احکام ضروری اسلام و قرآن اعتراض کردند (نک به: همان، ص 154- 153). علت مخالفت امام خمینی و برخی از مراجع عظام با اصول انقلاب سفید را در مقاله زیر مطالعه کنید:
دلایل مخالفت امام خمینی(ره) و روحانیت با اصول انقلاب سفید، سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.
[38] . سند شماره 21، پیوست در همین مقاله.
[39] . سند شماره 22، پیوست در همین مقاله.
[40] . سند شماره 23، پیوست در همین مقاله.
[41] . سند شماره 24، پیوست در همین مقاله.

زمینهسازی برای برگزاری مراسم ختم آیتالله حاج سید مصطفی خمینی در ارومیه.

نصب اعلامیه آیتالله سید کاظم شریعتمداری درباره حادثه 19 دیماه قم، در مسجد جامع نقده.

نصب اعلامیه آیتالله سید کاظم شریعتمداری درباره حادثه 19 دیماه قم، در مساجد سردار و جامع ارومیه.

جلسه علما و روحانیون ارومیه بهمنظور تصمیمگیری در مورد ارسال تلگراف تسلیت برای آیتالله سید محمدکاظم شریعتمداری و آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی بهمناسبت حادثه 19 دیماه قم.

تصمیم آیتالله مرتضی رضوی مبنی بر ارسال تلگراف تسلیت به مراجع قم بهمناسبت حادثه 19 دیماه قم.

جلسه بحث و گفتگو میان طلاب و بازاریان شهرستان ارومیه درباره حادثه 19 دیماه قم.

انتقاد روحانیون قم به عملکرد حکومت در برخورد با تظاهرات مردم قم در 19 دیماه.

صحبتهای محمدتقی محرر در انتقاد به عملکرد حکومت در برخورد با تظاهرکنندگان 19 دیماه در قم.

تصمیم علمای ارومیه برای تعطیلی نماز جماعت بهمناسبت چهلم شهدای 19 دیماه قم.

توزیع اعلامیه بهمناسبت چهلم شهدای 19 دیماه قم در ارومیه.

توزیع اعلامیه آیتالله سید کاظم شریعتمداری توسط دانشجویان در مسجد جامع ارومیه.

برگزاری مراسم چهلم شهدای 19 دیماه قم در مسجد شیخ مهدی شهر نقده.

تصمیم کمیسیون امنیت اجتماعی نقده مبنی بر تبعید عاملان حوادث شهر نقده در چهلم شهدای 19 دیماه قم.

دستور کمیسیون امنیت اجتماعی نقده مبنی بر تبعید آیتالله مرتضی رضوی به شهر لار و حاج نصیر جوادی به شهر بم.

صورتجلسه کمیسیون امنیت اجتماعی نقده درباره اقدامات آیتالله مرتضی رضوی و حاج جواد نصیری و تبعید آنها.

ایراد سخنرانی تحریکآمیز در مسجد فیروق شهر خوی توسط محمد وفائی.

گزارش تلگراف علما و روحانیون خوی به آیتالله سید محمدکاظم شریعتمداری، آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی و آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی.

سخنرانی انتقادی شیخ حسین همتی در مسجد روستای قریه قرهورن میاندوآب.

گزارش ساواک از عدم شرکت حجتالاسلام محمد غفاری در مراسم دعا به جان شاه.

گزارش ساواک از فعالیتهای حجتالاسلام محمد غفاری.

گزارشی از سخنان انتقادی حجتالاسلام غفاری علیه دولت.

نامه ساواک خوی به ریاست شهربانی سلماس، درباره ضرورت احضار حجتالاسلام محمد غفاری به شهربانی و تذکر به وی.

نامه شهربانی سلماس به ریاست ساواک شهرستان خوی در مورد احضار حجتالاسلام محمد غفاری به شهربانی.

تصمیم کمیسیون امنیت اجتماعی سلماس مبنی بر سه سال اقامت اجباری حجتالاسلام محمد غفاری به ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان.

آیتالله سید علی اکبر قریشی.

آیتالله محمد فوزی.

آیتالله مرتضی رضوی.

حجتالاسلام محمد غفاری.

مسجد اعظم ارومیه.

مسجد اعظم ارومیه.

مسجد جامع ارومیه.

مسجد جامع ارومیه.

مسجد جامع ارومیه.

مسجد جامع ارومیه.

مسجد جامع نقده.

نمای داخلی مسجد جامع نقده.

مسجد مناره ارومیه.

مسجد مناره ارومیه.

مسجد امام صادق (ع) نقده.

انتشار مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعاات.

انتشار خبر تظاهرات 19 دیماه 1356 در روزنامه اطلاعات.

تیتر خبر تظاهرات 29 بهمنماه 1356 (چهلم شهدای 19 دیماه قم) در روزنامه اطلاعات.

مشروح خبر تظاهرات 29 بهمنماه 1356 (چهلم شهدای 19 دیماه قم) در روزنامه اطلاعات.

خبر تظاهرات 29 بهمنماه 1356 (چهلم شهدای 19 دیماه قم) در روزنامه کیهان.

خبر تظاهرات 29 بهمنماه 1356 (چهلم شهدای 19 دیماه قم) در روزنامه کیهان.
تعداد مشاهده: 141