امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: هر که از کارها عبرت گیرد بر درستی آن‌ها آگاه گردد. غررالحکم، جلد 5، صفحه 474، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

لازم است برای بیداری نسل‌های آینده و جلوگیری از غلط نویسی مغرضان، نویسندگان متعهد با دقت تمام به بررسی دقیق تاریخ این نهضت اسلامی بپردازند. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 3، ص 434.

 

مقالات با درج سند

یادی از مرحوم آیت‌الله سید حسن احمدی(اصفهانی علون آبادی) داماد آیت‌الله شاه آبادی و امام جماعت شبستان عتیق مسجد جامع بازار تهران


تاریخ انتشار: 14 بهمن 1402

آیت‌الله سید حسن احمدی(اصفهانی علون آبادی)

آیت‌الله سید حسن احمدی اصفهانی (علون آبادی) در سال 1326 ق (1286 ش) در روستای علون آباد واقع در 90 کیلومتری اصفهان متولد گردید. ادبیات عرب را نزد آقا شیخ علی مسگر یزدی و فقه و اصول را در محضر میرزا احمد مدرس و سید مهدی درچه‌ای آموخت. در سال 1344 ق (1304 ش) برای ادامه تحصیل به قم رفت و از سال 1307 افتخار شاگردی آیت‌الله محمدعلی شاه آبادی و هم چنین دامادی او را کسب کرد و از محضر آیات محمد همدانی و سید محمد حجت شیرازی نیز بهره برد. نامبرده از دوستان امام خمینی بود و پس از رحلت آیت‌الله شاه آبادی به تهران آمده و در شبستان آیت‌الله شاه‌آبادی مسجد جامع بازار تهران به اقامه جماعت و ارشاد مردم پرداخت. اکثر فرزندان او در زمان پهلوی دوم جزء مبارزین بودند و یکی از فرزندان او به نام سید احمد احمدی در سال 1354 در اثر شدت شکنجه دژخیمان ساواک به شهادت رسید. آیت‌الله احمدی سال‌هایی از آخر عمر خود را با بیماری، خانه نشینی و از کارافتادگی سپری نمود و در بهمن سال 1357 در حالی که چند روز بیشتر به سقوط رژیم پهلوی و آزادی فرزندانش از زندان باقی نمانده بود، دار فانی را وداع گفت.

شهید حجت‌الاسلام مهدی شاه آبادی در بازجوئی‌های خود در ساواک اشاره‌ای به داماد و فرزندان خواهرش نموده و از آن‌ها نام می‌برد. مثلا در بازجوئی مورخ تیر ماه 1352 می‌نویسد: «... خواهر زاده‌ها... 5- اشرف السادات احمدی 6- فخرالسادات احمدی 7- احمد احمدی 8- محمود احمدی 9- جواد احمدی 10- علی احمدی...»

نامبردگان فرزندان مرحوم آیت‌الله سید حسن احمدی بودند.

در ادامه همین بازجوئی‌ها باز مشروحتر در باره خواهر زاده‌ها جواب داده و در باره وضع جسمی و عمومی آیت‌الله احمدی نیز توضیحی داده و می‌نویسد:

«س ـ در مورد آزادی خواهرزاده خود محمود احمدی که از زندانیان سیاسی می‌باشد چه اقداماتی انجام؛ و برای این منظور به کدام یک از آیات و یا روحانیون مراجعه و چه مذاکراتی انجام داده‌اید؟

 ج ـ ظاهراً اولین بار پس از چند ماه از گرفتار و زندانی شدن خواهرزاده‌ام به محضر مقدس حضرت آیت‌الله العظمی آقای خوانساری تلفن کردم و چون آقازاده محترمشان تشریف نداشتند به شخصی که گوشی را برداشت عرض کردم که من مهدی شاه آبادی هستم و می‌خواستم تقاضا کنم که یک وقت مناسب برای آمدن همشیره خدمت حضرت آیت‌الله قرار دهید و نمی‌دانم با کسب اجازه آقا وقتی را معین کردند که همشیره شرفیاب شد و از آیت‌الله زاده گلپایگانی آقای حاج آقا مهدی که منزل حضرت آیت‌الله تشریف داشتند شخصاً تقاضا کردم که خواهر من از خانواده روحانیت است، انتظار دارم که چون قم مشرف می‌شود خدمت خود حضرت آیت‌الله والد محترم شرفیاب شود و چون چندین سال است که رنج کشیده است خواهشمند است تسلی خاطری برای او باشید و دیگر هیچگونه اقدامی حتی منزل حضرت آیت‌الله نجفی مرعشی و یا حضرت آیت‌الله العظمی آقای شریعتمداری مراجعه نکردم و شاید خواهرم به اخوی بزرگم متوسل شده و ایشان پیغامی خدمت حضرت آیت‌الله العظمی شریعتمداری جهت توجه به کار ایشان فرستاده باشند و من حتی با غیر مراجع بزرگ به هیچ یک مراجعه نکردم و حتی موجب تأثر خواهرم بودم. مهدی شاه آبادی

س ـ هنگامی که به منزل خواهر خود مراجعه می‌نمودید پیرامون خواهرزاده خود محمود احمدی و سایر زندانیان سیاسی چه مطالب و مذاکراتی پیش می‌آمد و چه گفتگوهایی در مورد اقدامات آنان صورت می‌گرفت؟

 ج ـ در اوایل دستگیری و زندانی شدن خواهرزاده خود جز اشک و گریه خبری نبود و آنقدر خواهر من به این فرزند خود علاقه داشت که از بغض همواره گلوهای او ورم کرده و هر یک از ما نزد او می‌رفتیم چنان سوزناک ناله می‌کرد که قدرت ما را می‌گرفت و با او نمی شد سخنی بگوئیم و البته این امر چندین ماه ادامه داشت و آرام آرام که او را راهنمایی کردند و به فرزند خود در زندان سر زد و او را به سلامت یافت و قدری تسلی خاطرش شد همواره یاد از خوبی‌های او و یاد از خدمت‌های او که نسبت به پدر مریضش[آیت‌الله سید حسن احمدی] که چند سال است مبتلا به ضعف اعصاب شدید است و بیش از دویست بار آقای دکتر جعفر رحمانی ایشان را برق گذارده و روز بروز بدتر شده است، می‌شوند و باز هم متأثر و گاهی گریه می‌کنند و اکثراً به هیچ وجه سخنی نیست مگر گاهی من را که می‌دید از این که آقایان مراجع برای آزادی و دریافت پول فرزندش اقدامی نکرده و یا مؤثر نبوده سخن می‌گفت و شاید قدری ناراحت بود و من را ناراحت می‌کرد که باید آقایان پول مرا از دولت بگیرند و در همین موضوع من میل نداشتم که از آقایان مراجع نامی خدای نکرده به سبکی برده شود و شاید مدت چهل روز و یا در همین حدود هست که من منزل همشیره نرفتم و ایشان نیز که مبتلا به درد شدید دندان‌ها و پیوره بوده و اکثراً خانه بوده از من گله کرده که احوال مرا هم نمی‌پرسی و یک و یا دو بار که از دندانسازی برگشته مادرم را در خانه دیدن کرده است زیرا ایشان بسیار مسن و در حدود نود سال دارند. مهدی شاه آبادی»

در بازجوئی مورخ 28 / 11 / 1353 نیز درباره بستگان نزدیک خود از برادران و خواهران و شوهر خواهران توضیح داده و در باره آیت‌الله سید حسن احمدی و همسر ایشان می‌نویسد:

 «... 2- عفت‌الشریعه شاه آبادی خانه ‌دار و شوهرش روحانی و چندین سال است بستری است و سکونتشان در خیابان عین‌الدوله پلاک 102 به سر می‌برد و یکی از فرزندان ایشان سه سال است که زندانی است.....

 س ـ مشخصات اقوام و بستگان و دوستان شما که به اتهام فعالیت ضد امنیتی در حال حاضر بازداشت و در حال حاضر فعالیت ضد امنیتی دارند با ذکر نشانی دقیق محل کار و سکونت را بازگو کرده و بگوئید آن‌هایی که بازداشت هستند در چه گروهی فعالیت داشتند و آن‌هایی که در حال حاضر فعالیت دارند با چه گروهی فعالیت می‌کنند به طور کامل بنویسید؟

 ج ـ آقای سید محمود احمدی علون آبادی فرزند همشیره که سابقاً بدان اشاره شد سه سال قبل به عنوان فعالیت در حزب مجاهدین بازداشت و به مدت هشت سال محکوم و اکنون در زندان مشهد به سر می برد و آقای حسین پورقاضیان و محمدپور قاضیان که اکنون بازداشت و محمد که محکومیت دو ساله دارد در این نزدیکی‌ها دوره محکومیتش را به پایان می‌رساند و دیگری حسین که محکومیت 15 ساله دارد دو سال آن پایان می‌رسد دیگر آقای روزبه‌نیا که از نوه عموهای من هستند و او نیز به زودی دوره دو ساله خود را به پایان رسانده و آزاد می‌شود. مهدی شاه آبادی»

در شهریور سال 1354 نیز در پی دستگیری چند باره شهید حجت‌الاسلام مهدی شاه آبادی مجدداً سوالات بالا تکرار شده و می‌نویسد:

« عفت الشریعه شاه آبادی، متأهل و همسرش سید حسن احمدی علون آبادی....

 س ـ کدام یک از دوستان یا اقوام شما تاکنون احضار یا بازداشت شده‌اند؟

 ج ـ آقای محمود احمدی علون آبادی که در سال 50 ظاهراً دستگیر و به هشت سال زندان محکوم شده است و دیگر حسین و محمد پورقاضیان که اولی به 15 سال و دومی به دو سال در سال 1352 محکوم شده اند و دیگر احمد آقا که اکنون فامیلی ایشان را فراموش کرده‌ام، نوه عمویم می‌باشند و ظاهراً سیفی باشد، و نیز سابقاً همشیره زاده‌های دیگرم به نام احمد احمدی و جواد احمدی و فخرالسادات احمدی که ظاهراً نام او زهرا است بازداشت شده‌اند که احمد و جواد حدود پانزده روز و فخرالسادات ظاهراً بیش از یک ماه و اخیراً حدود ده روز قبل دوباره احمد و فخرالسادات احمدی بازداشت شده‌اند که از آن‌ها هیچ گونه اطلاعی ندارم. مهدی شاه آبادی»



آیت‌الله سید حسن احمدی(اصفهانی علون آبادی)











منبع: یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید حجت‌الاسلام مهدی شاه آبادی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1382، ص 20، 37، 38، 39، 123، 161 و 162.
 

تعداد مشاهده: 12935


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.