شهادت مجاهد کبیر، الگوی صبر و مقاومت، رهبر حزب‌الله همیشه پیروز، شهید والامقام حجت‌الاسلام سید حسن نصرالله به دست جنایتکاران خبیث و ملعون صهیونیستی، بر امت اسلامی تبریک و تسلیت باد.

مقالات با درج سند

نگاهی به زندگی و مبارزات سیاسی رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای به روایت اسناد ساواک


تاریخ انتشار: 23 تير 1403

آیت‌الله خامنه‌ای در دوران نوجوانی

        مقدمه

این پژوهش با هدف بررسی فعالیت‌های سیاسی- اسلامی حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای در مسیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران (1357- 1340) نگاشته شده است. به منظور گردآوری اطلاعات، از اسناد بر جای مانده از سازمان ساواک به عنوان منبع اصلی پژوهش استفاده شده است. لازم به ذکر است که به دلایل متعددی اسناد ساواک بازتاب همه تلاش‌های سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای نیست. نخست این که ایشان به شیوه‌ای رفتار می‌کرد که رد چشمگیری از ارتباطات و مناسبات سیاسی خود به جای نگذارد. دوم اینکه مأموران ساواک به دلیل کم سوادی قادر به فهم دقیق مطالب ارائه شده از جانب آیت‌الله خامنه‌ای در جلسه‌های تفسیر قرآن، نهج البلاغه و یا سخنرانی پیرامون معارف دین، نبودند لذا گزارش‌های آن‌ها دقیق و همه‌جانبه نیست. سوم این که نفوذ عناصر امنیتی به جلسه‌های خصوصی در خانه ایشان که مهم‌ترین نشست‌ها برگزار می‌شد کمتر با موفقیت همراه بود. با این وجود این اسناد نمایان‌گر گوشه‌ای از نقش گران‌قدر و بی‌بدیل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مبارزات انقلابی و تبیین اصول و ارزش‌های انقلابی در قالب منبرهای سخنرانی و جلسات تفسیر قرآن هم‌راستا با فرمایشات امام خمینی معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران است.

 

دوران کودکی و نوجوانی

آیت‌الله سید علی حسینی خامنه‌ای در تاریخ ۲۹ فروردین 1318 در مشهد مقدس به دنیا آمد.[1] پدر ایشان آیت‌الله حاج سید جواد از علمای محترم مشهد بود.[2] دوران کودکی ایشان با عسرت و تنگدستی زندگی طلبگی همراه بود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این باره می‌گوید: «من شب‌هایی از کودکی به یاد می‌آورم که در منزل شام نداشتیم و مادر با پول خردی که بعضی از وقت‌ها مادر پدربزرگم به من یا یکی از برادران و خواهرم می‌داد قدری کشمش یا شیر می‌خرید تا با نان بخوریم.»[3]

آیت‌الله خامنه‌ای از کودکی قبا می‌پوشید و عمامه هم داشت. معظم‌له تحصیل را در چهار سالگی از مکتب‌خانه و با فراگیری قرآن کریم شروع کرد. دوره‌ دبستان را در نخستین مدرسه‌ اسلامی مشهد، دارالتعلیم دیانتی، گذراند. در همین ایام، یادگیری قرائت و تجوید قرآن را نزد برخی قاریان قرآن مشهد آغاز کرد. هم‌زمان با تحصیل در کلاس پنجم دبستان، تحصیلات مقدماتی حوزوی را نیز آغاز کرد. علاقه وافر ایشان به تحصیلات حوزوی سبب شد که پس از اتمام دوره‌ دبستان، وارد دنیای طلبگی شود و تحصیل علوم دینی را در مدرسه‌ سلیمان‌خان ادامه دهد. ایشان بخشی از مقدمات را نیز نزد پدر طی کرد. سپس به مدرسه‌ نواب رفت و دوره‌ سطح را در آنجا به پایان برد. هم‌زمان با تحصیلات حوزوی دوره‌ دبیرستان را تا سال دوم متوسطه ادامه داد. معظم‌له، معالم‌الاصول را نزد آیت‌الله سید جلیل حسینی سیستانی و شرح لمعه را نزد پدر و میرزا احمد مدرس یزدی فرا گرفت. رسائل، مکاسب و کفایه را نیز نزد پدر و آیت‌الله حاج شیخ هاشم قزوینی آموخت. در 17 سالگی، در درس خارج فقه آیت‌الله سید محمد هادی میلانی حاضر شد.[4] به فرموده مقام معظم رهبری «آن زمان در حوزه مشهد هیچ کس نبود که در این سن درس خارج را شروع کند و من به خاطر برکت وجود پدرم توانستم شروع کنم.»[5] آیت‌الله خامنه‌ای مدت کوتاهی هم در درس فلسفه حاج شیخ مجتبی قزوینی حاضر شد.[6]

آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۳۶ به نجف اشرف مشرف شد و در دروس مدرسان به نام حوزه‌ علمیه‌ نجف، از جمله آیات سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، سید محمود شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و میرزا حسن بجنوردی حضور یافت و به ادامه تحصیل در آن جا علاقمند گردید. معظم‌له برای اقامت در نجف نامه‌ای به پدر نوشت و از ایشان اجازه خواست. پاسخ پدر منفی بود، از این رو پس از حدود دو ماه به ایران بازگشت.[7] ایشان در سال 1337 برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت. از میان محافل علمی قم آنچه بیش از همه مورد توجه ایشان قرار گرفت درس حاج آقا روح‌الله خمینی و حاج شیخ مرتضی حائری بود. البته در جلسه‌های درس آیت‌الله بروجردی نیز مرتب حاضر می‌شد.[8]

 

آشنایی با شهید حجت‌الاسلام سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی

پیشینه‌ فعالیت‌های سیاسی ـ مذهبی خاندان آیت‌الله خامنه‌ای، در ایشان زمینه‌ تربیتی برای مبارزه‌ سیاسی ـ مذهبی فراهم آورد. نقطه‌ آغازین ورود آیت‌الله خامنه‌ای به فعالیت‌های سیاسی، دیدار با سید مجتبی نواب صفوی در مشهد بود که به گفته معظم‌له اولین بارقه‌های انقلابی را در ایشان پدید آورد:[9] «در ارتباط با ورود به میدان مبارزه سال‌های 32- 31 بود که شنیدم مرحوم نواب صفوی آمدند به مشهد که در این ارتباط یک جاذبه پنهانی مرا به طرف مرحوم نواب می‌کشاند... تا این که خبر دادند نواب می‌خواهد به مدرسه سلیمان خان که من هم از طلاب آن جا بودم بیاید که آن روز ورود مرحوم نواب به مدرسه سلیمان خان جزء روزهای فراموش نشدنی زندگی من است.»[10]

 

شروع مبارزات سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای؛ همگام با امام خمینی(ره)

آیت‌الله خامنه‌ای با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی در سال ۱۳۴۱ وارد عرصه‌های گوناگون مبارزه با رژیم پهلوی شد. معظم‌له در این ارتباط چنین نقل می‌کند: «از اولین ساعت‌های مبارزه ما رفتیم دور و بر ایشان و بنا کردیم در خدمت خط ایشان کار کردن».[11] در دو ماهی که قضیه تصویب نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی مطرح بود آقای خامنه‌ای سفرهایی به تهران داشت. پای منبر آقای محمدتقی فلسفی نشست و سعی کرد مجلس ایشان را به ماهیت آن‌چه که در قم می‌گذشت نزدیک کند.[12]

مقام معظم رهبری جزء نخستین افرادی بود که فعالیت مبارزاتی را در دوره‌ قبل از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ آغاز کرد. آیت‌الله خامنه‌ای در قضایای رفراندوم انقلاب سفید، نامه آیت‌الله میلانی را خطاب به امام خمینی به قم برد. امام خمینی با اعلام عزای عید نوروز ۱۳۴۲ آگاهی‌بخشی خود را از خطرهایی که برای قرآن مطرح بود با نگارش نامه‌هایی به روحانیون دیگر شهرها به اطلاع آنان رساند. بیشترین فعالیت آقای خامنه‌ای پس از حادثه مدرسه فیضیه تکثیر و توزیع اعلامیه بود و سر و کار داشتن با دستگاه‌های تکثیر اعلامیه نام ایشان را به دستگاه‌های امنیتی رساند.[13]

پس از حوادث مدرسه فیضیه و نزدیکی ماه محرم، امام خمینی برای علمای شهرستان‌ها نامه‌هایی فرستاد تا در قیام علیه رژیم شاه شرکت کنند. در این میان آیت‌الله خامنه‌ای موظف شد تا پیام امام را به علمای مشهد برساند؛ پیام امام خمینی به علما این بود که آماده باشید برای مبارزه با صهیونیسم؛ پیامی که برای آیت‌الله میلانی و آیت‌الله قمی فرستادند این بود که به منبری‌ها بگویند از روز هفتم محرم در منابر، روضه فیضیه بخوانند و از روز نهم همه دسته‌های سینه‌زنی و هیأت‌ها این برنامه را اجرا کنند.[14]

 

سفر تبلیغی به بیرجند در محرم سال 1342- اولین دستگیری

آیت‌الله خامنه‌ای، پس از انجام مأموریت خود در رساندن پیام امام خمینی به علما و مراجع مشهد، روز دوم محرم (5 خرداد) برای تبلیغ به شهر بیرجند رفت و در مدرسه‌ طلاب علوم دینی مستقر شد و تا 7 محرم در مساجد و حسینیه‌های بیرجند برای مردم سخنرانی کرد. در یکی از این سخنرانی‌ها به سلطه غرب بر ایران پرداخت و در ادامه، صحبت را به حادثه مدرسه فیضیه رساند.[15] 11 خرداد (هشتم محرم) دو مراقب آقای خامنه‌ای گزارشی از سخنرانی ایشان در خانه آقای سادسی تهیه کردند. ایشان در بخش‌هایی از سخنان خود چنین فرمودند: «مردم شما اطلاع ندارید که در قم چه اتفاقی رخ داده که عمامه‌های علما را سوخته و به ریش‌سفیدهای ما چوب باتون زده‌اند.»[16] آیت‌الله خامنه‌ای در منبر حسینیه راغبی بار دیگر درباره فیضیه صحبت کرد و چنین افزود: «علت فقر و بیچارگی ما مردم این است که من و شما و روحانیون نمی‌توانیم سخنان حق را گفته... نه دستگاه رادیو می‌تواند حق را بگوید و نه روحانیون نه مطبوعات.»[17] سروان صارمی رئیس شهربانی بیرجند معتقد بود اظهارات آقای خامنه‌ای تحریک‌آمیز است و ادامه سخنان ایشان ممکن است منجر به اختلال در نظم و اتفاقات سوء احتمالی شود.

بنابر این آیت‌الله خامنه‌ای در ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ به اتهام تحریک و تحریض مردم بر علیه امنیت داخلی کشور به وسیله شهربانی بیرجند دستگیر گردید.[18] روز 19 خرداد زمانی که ایشان را به مقر ساواک بردند ابتدا انگشت‌نگاری کردند و عکسی از ایشان گرفتند که شماره ۷۳۱ را روی سینه خود داشت. سپس ۲۷ مشخصه مندرج در برگه انگشت‌نگاری از مشخصات شناسنامه گرفته تا نشانی سکونت قم و مشهد، رنگ چهره (گندمگون) مو (مشکی)، ریش و سبیل، عادت ویژه (سیگار) را پر کرد. 22 خرداد ساواک نخستین بازجویی مکتوب خود را از سید علی خامنه‌ای آغاز کرد. معظم‌له در ۲۵ خرداد آزاد شد.[19]

 

سفر تبلیغی به زاهدان در رمضان سال 1342- دومین دستگیری

در حالی که رمضان 1342 از راه می‌رسید، در قم در یکی از نشست‌ها، شرکت کنندگان تصمیم گرفتند برای زنده نگاه داشتن یاد قیام ۱۵ خرداد به شهرستان‌ها بروند. به فرموده مقام معظم رهبری «من در آن جلسه اظهار کردم که هر کجا بگویید حاضرم بروم. کسی گفت زاهدان. گفتم حرفی ندارم.»[20] آیت‌الله خامنه‌ای یک روز قبل از حرکت به زاهدان (20 دی) نامه‌ای به آیت‌الله میلانی نوشت و او را از تصمیم خود آگاه کرد. ساواک خراسان که سر راه مکاتبات آیت‌الله میلانی، صافی گذاشته بود از نامه آیت‌الله خامنه‌ای به ایشان مطلع شد.[21] در ارتباط با این سفر در سندی از اسناد ساواک مربوط به ۱۱ بهمن ۱۳۴۲ به درگیری یکی از آخوندهای درباری با آیت‌الله خامنه‌ای در زاهدان اشاره شده است: «در مسجد جامع زاهدان که آقای کفعمی امام جماعت آن می‌باشد دو نفر واعظ همه روزه بعد از ظهر منبر می‌روند. اولی به نام علی حسینی خامنه که از قم آمده و طبق تحقیقاتی که شده طرفدار خمینی و میلانی بوده با سیاست دولت مخالف می‌باشد، دومی شیخ محمد کرمانی که از مشهد آمده و از طرفداران جدی انقلاب بهمن و واعظ خیلی روشنفکری است.»[22]

سخنرانی‌های معظم‌له در زاهدان با استقبال مردم مواجه شد. یازدهم بهمن (15 رمضان) ایشان در مسجد جامع سخنرانی کرد.[23] در این سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای حکومت فعلی را در ظاهر و باطن معارض اسلام معرفی کرد، سپس برای آیت‌الله خمینی و آیت‌الله شاهرودی دعا کرد و از خدا خواست شر ظالمین را از سر مردم مسلمان کوتاه کند. رئیس شهربانی سیستان و بلوچستان در نامه‌ای خطاب به رئیس ساواک سیستان و بلوچستان ضمن ارائه خلاصه‌ای از سخنان آقای خامنه‌ای در مسجد جامع زاهدان پیشنهاد کرد «چون پیش‌بینی می‌شود در صورتی که از ادامه منبر رفتن وی جلوگیری نشود در جلسات بعدی نیز رشته سخن را تعقیب و تا ایام قتل بدون پروا سخنان تحریک‌آمیز که مخالف امنیت منطقه و انقلاب سفید شاهنشاه و اصول شش گانه اصلاحی است بیان نمایند و موجبات اخلال و نظم را فراهم سازد، دستگیر شود.»[24]

طبق تصمیم کمیسیون امنیت استان سیستان و بلوچستان، ایشان را با هواپیما به تهران فرستادند و به زندان قزل قلعه انتقال دادند.[25] اداره دادستانی ارتش در چهاردهم اسفند ۱۳۴۲ با ارسال نامه‌ای به رئیس ساواک نوشت که قرار بازداشت آیت‌الله خامنه‌ای به التزام به عدم خروج از حوزه قضاییه تهران تبدیل شده است که در نتیجه ایشان همان روز از زندان قزل‌قلعه آزاد شد.[26]

 

سفر تبلیغاتی به گرگان خرداد 1343

آیت‌الله خامنه‌ای روز اول محرم (22 خرداد 43) با هدف تبیین نهضت اسلامی به گرگان سفر کرد. دهه دوم را در مسجد مصلی به منبر رفت و به دنبال زمینه‌چینی برای بازگویی حوادث مدرسه فیضیه و قیام ۱۵ خرداد بود.[27] در این ایام، ایشان نامه‌ای به پدرش فرستاد و او را از وضعیت خود در گرگان مطلع کرد، اما نامه به سانسور ساواک افتاد. در شب 26 صفر (15 تیر) در منبر به حاضران گفت که شب بیست و هفتم مسائل مهمی را مطرح خواهد کرد. نخستین گزارشی که از ایشان به ساواک گرگان گزارش داده شد پس از این سخنرانی بود. به گزارش ساواک، ایشان «نسبت به زمامداران اجتماع» سخنان توهین‌آمیزی زده بود، گفته بود بنده و تمام شاگردان که خدمت آقای خمینی بودیم به ما گفت که دست از تبلیغ برندارید. به گزارش ساواک سخنرانی‌های ایشان تأثیر آشکاری در دیگر مبلغانی که به گرگان آمده بودند گذاشت به طوری که آنان نیز «مطالبی بر علیه دولت وقت و حمایت از خمینی ایراد نموده و احساسات مردم را تحریک نموده‌اند.»[28]

آیت‌الله خامنه‌ای ۱۷ تیر به تهران بازگشت و طی نامه‌ای به پدرش نوشت که در گرگان تحت تعقیب قرار گرفته است. اگرچه نامه توسط ساواک کشف شد اما از آنجا که نهادهای امنیتی گرگان نتوانستند آیت‌الله خامنه‌ای را دستگیر کنند این نامه در شمار اتهامات ایشان قرار نگرفت.[29] شاید نامه آیت‌الله خامنه‌ای که پس از خروج از گرگان به پدرش فرستاد و شاید پیگیری پرونده سید جعفر طباطبایی قمی که برخی از دستگیرشدگان آن پرونده اسمی مبهم از ایشان (سعید خامنه‌ای/ سید خامنه‌ای) برده بودند موجب شد که اداره کل سوم ساواک از مهرماه در تکاپوی یافتن ایشان باشد. بر این اساس اداره کل سوم ساواک نامه‌ای به ساواک‌ کرج، قم، قزوین، اراک، دماوند، ورامین، شهرری، شمیرانات و شعب جنوب غرب، جنوب شرق، شمال غرب و شمال شرق تهران فرستاد و درخواست کرد هر اطلاعی از ایشان دارند خبر دهند. غیر از ساواک قم که گزارش داد «نام برده پس از آزادی از زندان (قزل قلعه) تاکنون فعالیت مضره نداشته و فعلاً در قم نیست» بقیه نوشتند که سابقه‌ای از فرد یاد شده در این ساواک وجود ندارد.[30]

 

ترجمه کتاب آینده در قلمرو اسلام

در سال ۱۳۴۴ آیت‌الله خامنه‌ای کتاب «المستقبل لهذا الدین» اثر سید قطب را با عنوان «آینده در قلمرو اسلام» ترجمه کرد. هرچند مکاتبات فراوانی در نیمه دوم سال 1343 برای جمع‌آوری اطلاعات تازه از فعالیت‌های ایشان میان شعب گوناگون ساواک انجام گرفت اما نامه‌ای که مدیر کل اداره سوم به ریاست ساواک استان مرکز در اردیبهشت سال ۴۴ فرستاد و نوشت «اداره دادرسی ارتش درباره نام برده بالا به علت فقد دلیل کافی قرار منع پیگرد صادر و قطعیت آن اعلام گردیده است» موجب شد که بدون مزاحمت عوامل بیرونی به ترجمه کتاب بپردازد. البته ایشان همچنان تحت رصد مأموران مشهد قرار داشت. رفت و آمدهایش به خانه آیت‌الله میلانی به واسطه مأمور مخفی مستقر در آنجا به روز، ساعت و دقیقه گزارش می‌شد.[31]

 

پیامدهای کشف اساس‌نامه

علمای مبارز علیه شاه از جمله آیت‌الله خامنه‌ای در پی تهیه اعلامیه‌ای در حمایت از امام خمینی بودند تا هنگام تحویل سال ۱۳۴۵ در قم پخش شود. در دهم فروردین آیت‌الله حسینعلی منتظری، حجت‌الاسلام علی حجتی کرمانی، آیت‌الله عبدالرحیم ربانی شیرازی و آیت‌الله احمد آذری قمی که در مظان تهیه این اعلامیه بودند بازداشت شدند. جستجوها از افراد دستگیر شده به خانه‌های ایشان رسید و از منزل آیت‌الله آذری قمی اساس‌نامه‌ای در شش صفحه دست نویس به دست ساواک افتاد. این همان تشکیلات سری بود که در پاییز ۱۳۴۲ توسط ۱۱ تن از روحانیون پیشروی قم تأسیس شده بود. نظر ساواک آن بود که برای پی بردن به ماهیت حقیقی تشکیلات از افرادی چون آیت‌الله علی مشکینی، آیت‌الله مهدی حائری تهرانی، آیت‌الله علی قدوسی، آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی، آیت‌الله علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت‌الله سید علی خامنه‌ای، آیت‌الله سید محمد خامنه‌ای و آیت‌الله ابراهیم امینی تحقیق شود. بنابر این بازجویان ساواک سعی کردند تا از آیت‌الله آذری قمی اطلاعاتی از تشکیلات یاد شده پیدا کنند. از جمله پرسش‌ها از ایشان درباره نحوه آشنایی و روابط ایشان با آیت‌الله خامنه‌ای بود. پرسش اصلی درباره اساس‌نامه تشکیلات بود که توسط آیت‌الله خامنه‌ای به دست آیت‌الله آذری قمی رسیده بود. ناصر مقدم رئیس اداره کل سوم، از ساواک خراسان خواست تا نمونه‌ای از خط سید محمد و سید علی خامنه‌ای را با قلم اخذ و ارسال کنند؛ نتیجه بررسی این بود که دست خط اساس‌نامه با خط آیت‌الله خامنه‌ای یکی نبود.[32]

 

زندگی مخفیانه در تهران

اول خرداد سال 1345 هنگامی که احمد مجری سازان طوسی یکی از بنیان‌گذاران انتشارات سپیده تعدادی از کتاب آینده در قلمرو اسلام را به گاراژ میهن تور مشهد برد تا به تهران بفرستد، بازداشت شد. در نامه‌ای که بهرامی رئیس ساواک خراسان به لشکر 6 خراسان نوشت ضمن معرفی کتاب آینده در قلمرو اسلام به عنوان کتاب مضره یادآور شد که این کتاب اثر سید قطب و ترجمه سید علی خامنه‌ای است که از روحانیون افراطی مخالف دولت است و مترجم در پاورقی‌ها مطالبی اهانت‌آمیز نسبت به مقام شامخ سلطنت و طرفداری از مخالفین حکومت بیان داشته است. در ادامه سپهبد نعمت‌الله نصیری رئیس ساواک کشور با ارسال نامه‌ای به وزارت فرهنگ و هنر، کتاب آینده در قلمرو اسلام را حاوی مطالب خلاف مصلحت معرفی کرد و درخواست نمود چنانچه کتاب مورد بحث بدون اخذ مجوز قانونی منتشر شده است نسبت به جلوگیری از توزیع آن اقدام شود.[33]

ساواک ابتدا گمان می‌کرد ایشان در مشهد است اما تظاهر می‌کند که به تهران فرار کرده است. دستگاه امنیتی برای شناسایی آیت‌الله خامنه‌ای دو قطعه عکس ایشان را به شهربانی فرستاد و تأکید کرد که به ساواک تحویل گردد. این عکس‌ها شباهتی به آقای خامنه‌ای نداشت؛ بدون عمامه با ته ریش و عینکی که شیشه‌های ضد آفتاب داشت.[34] پیگیری‌های ساواک خراسان برای بازداشت ایشان منجر به این نتیجه شد که «نامبرده در مشهد نیست و از محل سکونت وی اطلاعی به دست نیامده» است.[35]

فرار از دست ساواک و زندگی پنهانی در تهران موجب رخوت سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای نشد. ایشان اواخر سال ۱۳۴۵ با سخنرانی‌هایی در تهران و کرج از ظرفیت ماه رمضان برای بیان آموزه‌های اجتماعی اسلام بهره برد. معظم‌له به مناسبت ۱۷ دی سالروز کشف حجاب علیه آن‌چه که آزادی زن نامیده می‌شد سخن گفت. روز ۱۷ دی پیش از آن که به مسجد جامع برسد ایشان را برای تذکر و اخذ تعهد به شهربانی دلالت دادند. شهربانی کرج با اطلاع دادن به این که ساواک از رفتن ایشان به منبر جلوگیری نموده معظم‌له را به تهران فرستادند.[36]

 

سومین بازداشت آیت‌الله خامنه‌ای

آیت‌الله خامنه‌ای در اواخر اسفند 1345 به مشهد بازگشت. به احتمال زیاد ساواک خراسان از بازگشت ایشان به مشهد مطلع نبود و اقدامات آشکار ایشان بود که موجب آگاهی دستگاه امنیتی شد. منابع ساواک گزارشی از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در 8 فروردین در مسجد گوهرشاد تهیه کردند. ارزیابی منابع امنیتی آن بود که علیه مصالح کشور سخنرانی و طلاب را تحریک و تهییج به اقدام علیه امنیت داخلی مملکت می‌نمایند. بنابر این دستور دستگیری آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۱۲ فروردین صادر شد.

15 فروردین سومین بازجویی سیاسی معظم‌له در ساواک شروع شد.[37] محمود غضنفری از مقامات ساواک مشهد خلاصه‌ای از بازجویی را به بهرامی رئیس خود داد و نوشت که همه چیز را انکار می‌کند. بهرامی هم در ذیل گزارش نوشت که دو تن از فرزندان علمای اول مشهد شهادت داده‌اند آیت‌الله خامنه‌ای از محرکان آیت‌الله قمی و سردسته طلبه‌هایی است که آیت‌الله میلانی را به تعطیلی نماز ترغیب کرده‌اند. در نهایت دادستانی دادگاه عادی ۲۰۱ ارتش دوم برای آیت‌الله خامنه‌ای به دلیل اقدام علیه مصالح کشور قرار بازداشت موقت صادر کرد.[38] در واکنش به این بازداشت آیت‌الله خامنه‌ای در پایین این حکم نوشت: «این جانب در تاریخ ۱۴ فروردین 46 توسط ساواک بازداشت و به زندان لشکر تحویل شده‌ام. بنابر این صدور قرار از لحاظ تاریخی با واقعیت بازداشت این جانب مطابقت ندارد.» همچنین معظم‌له در تاریخ 27 فروردین در نامه‌ای خطاب به رئیس ساواک خراسان به بلاتکلیفی و ممنوع الملاقات بودن خود اعتراض کرد.[39]

روز ۲۷ اردیبهشت آیت‌الله خامنه‌ای مورد بازجویی قرار گرفت. این بازجویی روی کتاب آینده در قلمرو اسلام متمرکز بود. پرسش‌های اولیه به سخنرانی‌های ایشان در بیرجند و زاهدان مربوط می‌شد. سرهنگ سعیدی در ۲۲ خرداد قرار مجرمیت ایشان را نوشت و تأکید کرد: «اتهام منتسبه به متهم سید علی خامنه‌ای را وارد دانسته در مورد اقدام علیه مصالح داخلی کشور به موجب ماده ۵ قانون مجازات مقدمین بر علیه امنیت و استقلال مملکتی عقیده بر مجرمیت نامبرده دارم و در مورد تحریک و تحریض مردم به موجب ماده ۷۹ قانون فوق الاشاره نظر به مجرمیت او دارم و در مورد اهانت به رئیس مملکت به موجب ماده ۸۱ قانون مزبور به مجرمیت او عقیده‌مند هستم.»[40] در نهایت ساواک خراسان به اطلاع تهران رساند که در بازجویی به عمل آمده سید علی خامنه‌ای همکاری با سید جعفر قمی را انکار می‌کند و معلوم نیست سید خامنه‌ای/ سعید خامنه‌ای همان سید علی خامنه‌ای باشد.

روز 24 تیر در نخستین جلسه دادگاه، دادستان گفت متهم فردی نیست که در لباس روحانیت در پی ارشاد صحیح خلق باشد و در زیر ماسک روحانیت مبادرت به اعمالی می‌کند که مخالف اسلام است، و به توهین به سلطنت مشروطیت ایران و اهانت به شخص اول مملکت و تحریک مردم به شورش می‌پردازد. دادستان پاورقی‌های کتاب آینده در قلمرو اسلام را کتابی داخل کتاب دیگر توصیف کرد که حاوی افکار انقلابی است.[41]

آیت‌الله خامنه‌ای، در لایحه دفاعیه، کیفر خواست دادستان را ظالمانه دانست. لایحه دفاعی بیش از همه به کتاب آینده در قلمرو اسلام پرداخته بود. واقعیت این است که لابلای هشتاد و اندی صفحه پرونده، مدرک مهمی که اتهامات سه گانه (اهانت به رئیس مملکت، اقدام علیه مصالح کشور و تحریک و تحریض مردم) را اثبات کند وجود نداشت. در رأی صادره آیت‌الله خامنه‌ای از اتهامات اهانت به شخص اول مملکت و اقدام علیه مصالح داخلی کشور تبرئه گردید، اما برخی پاورقی‌های کتاب آینده در قلمرو اسلام به علاوه تحریک طلاب برای تظاهرات علیه تبعید آیت‌الله سید حسین قمی و سخنرانی تحریک‌آمیز در مسجد گوهرشاد هیأت دادرسان را به این نتیجه رساند که «بزه تحریک و تحریض مردم بر ضد امنیت داخلی کشور محرز است ...» از این جهت ایشان به سه ماه حبس تأدیبی محکوم شد.[42]

 

کوتاه‌ترین بازجویی

اوایل دی ماه ۱۳۴۶ مأموران ساواک در تعقیب آیت‌الله خامنه‌ای متوجه حضور ایشان در قم شدند. این که معظم‌له به چه منظوری به قم رفته بود برای ساواک مشخص نبود. ساواک قم ایشان را احضار کرد تا برگه مشخصات را پر کند. عکسی هم از ایشان گرفت و بیوگرافی ملصق به عکس را به اداره کل سوم فرستاد. همراه آن یک برگه بازجویی هم بود که سه پرسش آن درباره سید جعفر طباطبایی قمی بود.[43]

 

مخالفت ساواک با سفر زیارتی آیت‌الله خامنه‌ای به نجف

طبق گزارش‌ها آیت‌الله خامنه‌ای محرم ۱۳۸۸ق (سال ۱۳۴۷ش) برای تبلیغ از مشهد به تهران رفت، اما نشانی از سخنرانی‌های ایشان در گزارش‌های ساواک نیست. ایشان در نیمه دوم فروردین به اداره گذرنامه رفت تا گذرنامه عراق برای زیارت بگیرد. اداره گذرنامه درخواست ایشان را برای استعلام به ساواک فرستاد. ساواک در واکنش به این موضوع چنین نوشت: «مشارالیه از هر فرصتی برای تحریک مردم استفاده می‌نماید و پای‌بند به هیچ اصول و همچنین تعهدات خود نمی‌باشد، در صورت تصویب با عزیمت وی به عراق مخالفت شود.»[44] در نتیجه ساواک مانع خروج ایشان از کشور شد.

 

زلزله فردوس

در جریان زلزله ویران‌گر فردوس، کاخک و گناباد، در تاریخ 9 شهریور 1347، معظم له عده‌ای از طلاب مبارز مشهد را برای کمک به زلزله‌زدگان سازمان‌دهی کرد.[45] دستگاه امنیتی خراسان از این تحرکات ناخشنود بود؛ می‌دانست که آنان با استفاده از این فرصت ضعف کمک‌های دولتی را به رخ مردم منطقه خواهند کشید. مطابق با اسناد، آیت‌الله خامنه‌ای 45 روز پس از حضور در منطقه پا را از کمک رسانی مادی به زلزله‌زدگان فراتر گذاشت و برای آنان سخنرانی می‌کرد. طبق گزارش‌ها ایشان در ۲۸ مهر در منبر هیأت فاطمیه فردوس چنین گفت: «چرا شما از حق خود دفاع نمی‌کنید که حق شما را می‌خورند و چرا مقامات تهران به فکر شما نیستند.»[46]

در حالی که آیت‌الله خامنه‌ای در منطقه زلزله زده به سر می‌برد ساواک تهران در سانسورهای پستی خود متوجه شد نشریاتی مانند «ایران آزاد» و «باختر امروز» چاپ نجف به نشانی ایشان فرستاده می‌شود. بنابر این پرویز ثابتی از ساواک خراسان خواست که اطلاعات مربوط به آیت‌الله خامنه‌ای را به مرکز بفرستد.[47]

 

سفر تبلیغی به تهران در آذر 1347 شمسی

اول آذر ۱۳۴۷ ( نخستین روز ماه رمضان) ساواک خراسان به اطلاع ساواک تهران رساند که آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله عباس واعظ طبسی دوم آذر ماه راهی پایتخت شدند. ساواک تهران نیز دستور لازم را برای مراقبت از ایشان صادر کرد. اگر چه در میان سندهای ساواک گزارشی از منابر ماه رمضان آیت‌الله خامنه‌ای در سال 1347 دیده نمی‌شود.[48]

 

سخنرانی‌های ماه رمضان ۱۳۸۹ق (۱۳۴۸ش)

نخستین گزارش ساواک از سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در ماه رمضان 1348 مربوط به ۲۵ آبان (5 رمضان) بود. طبق گزارش ایشان خطاب به حاضران گفت: «در زمان معاویه مردم وجدان نداشتند و گزارش می‌دادند و حالا هم هستند.» بعد اضافه نمود: «رهبران ما ایمان ندارند». همین گزارش کوتاه موجب شد که اداره کل سوم از ریاست ساواک تهران بخواهد چنان‌چه درستی گفته‌ها تأیید شود سخنران احضار و تذکر لازم به وی داده شود. تسلسل گزارش‌ها تا 6 آذر (16 رمضان) مختل است اما در این روز سخنران درباره صلح امام حسن سخنرانی کرد. معظم‌له پس از سخنرانی 7 آذر (17 رمضان) راهی پاچنار شد. آیت‌الله خامنه‌ای در سخنانش در مدرسه حاج شیخ عبدالحسین، ملاک افراد را در جامعه اسلامی تقوا توصیف کرد و از ابزارهایی که در حال حاضر جوانان را از فضائل معنوی دور نگاه می‌دارد انتقاد نمود: «اگر رهبری نتواند افکار جوانان را به کار اندازند از کشورهای دیگری خواهند آمد ... و نفت آن مملکت و سرمایه آن مملکت و ثروت آن را خواهند برد.»[49] وی به جشن‌های شاهنشاهی اشاره و با وصف حکایت فرزند پینه‌دوز ساسانی که امکان دانش آموزی نداشت گفت: «اگر رهبری بتواند مساوات را رعایت کند آن مملکت رو به ترقی است و اگر نتواند آن مملکت رو به زوال است.»[50]

پس از رسیدن گزارش این سخنرانی به اداره کل سوم، ناصر مقدم خطاب به ریاست ساواک تهران نوشت که آیت‌الله خامنه‌ای از جمله روحانیون ناراحت و مخالف دولت است. او با اشاره به افرادی که پای سخنان ایشان نشسته بودند، اضافه کرد که تعدادی از آن‌ها سابقه سیاسی دارند و گردهمایی آنان در خور توجه است. سخنان روز 8 آذر (18 رمضان) در مدرسه حاج شیخ عبدالحسین چنین گزارش شد: «اگر مردم می‌خواهند به حقوق اجتماعی خود برسند باید از حق خود دفاع نمایند ... برای رسیدن به هدف باید مبارزه کرد ...». روز 9 آذر (19 رمضان) موضوع سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای مساوات و برابری در جامعه بود. سخنان ایشان در این روز تندتر بود: «حرف‌ها را در گلو خفه نموده‌اند و نمی‌گذارند مردم حرف‌های خود را بگویند». سخنان ایشان در 10 آذر (20 رمضان) درباره برابری زن و مرد، ویژگی‌های آنان، وظایف فطری هر یک و ازدواج بود. آیت‌الله خامنه‌ای در ۱۱ آذر (21 رمضان) گفت که سیاست‌مداران باید از راه و روش رهبری و حکمرانی حضرت علی (ع) درس بگیرند. در روز 12 آذر (22 رمضان) تأکید ایشان بر آزادی عقیده و فکر در اسلام بود. موضوع سخنرانی ایشان در 13 آذر (23 رمضان) امر به معروف و نهی از منکر بود.[51] مقدم پس از دیدن این گزارش، نامه دیگری به رئیس ساواک تهران فرستاد و نوشت که «مدارک مستند و غیر قابل انکاری تهیه شود» که نشان از تصمیم او برای دستگیری آیت‌الله خامنه‌ای داشت. در 14 آذر (24 رمضان) آیت‌الله خامنه‌ای دموکراسی غرب را به چالش کشید و انتخاباتی را که نامزد ریاست جمهوری زیبایی زنش را واسطه جمع‌آوری رأی قرار دهد نادرست خواند. از سخنرانی روز 15 آذر (25 رمضان) همین اندازه که انتصاب حضرت علی (ع) پشتوانه منطقی داشته و میان نصب در امامت و انتخاب عمومی تفاوت‌هایی هست، مطلب بیشتری به ساواک منعکس نشده است. آخرین سخنرانی ایشان 17 آذر (27 رمضان) در مدرسه حاج شیخ عبدالحسین ایراد شد که اسلام را در موقعیت نامطلوب توصیف کرد که فقط اسمی از آن باقی مانده است.[52]

بنابر گزارش ساواک، آیت‌الله خامنه‌ای به مدت ۱۰ روز (دهه اول) برای سخنرانی از مشهد به تهران دعوت شد. دستگاه امنیتی زمانی متوجه حضور ایشان در پایتخت شد که روز 20 اسفند (3 محرم) در مسجد ابراهیم خلیل سخن رانده بود. آن شب آیت‌الله خامنه‌ای توحید را مبنای سخنان خود قرار داد. سپس درباره غرب زدگی گفت. از سخنرانی چهارم محرم گزارشی در دست نیست. 22 اسفند (5 محرم) سخنان ایشان درباره آزادی در اسلام بود. منبع ساواک نوشت که سخنان مزبور جنبه تبلیغات سوء دارد. سخنران درباره جهاد مسلمانان در صدر اسلام حرف زد و پرسید: «آیا شما حاضرید که یک سیلی یا یک باتوم برای اسلام بخورید یا یک روز به خاطر اسلام مغازه خود را ببندید؟» [53]

شمار مستمعین روز ششم محرم به حدود ۴۵۰ نفر رسید. روز 24 اسفند (7 محرم) منبع ساواک از منبر ایشان چنین نقل کرد: «در قرآن خداوند دو جماعت را لعنت کرده یکی اشراف و دیگری کسانی که به حکومت‌های ظالم کمک می‌کنند. ایشان به بی بند و باری‌های موجود در جامعه به ویژه در پوشش زنان اشاره کرد.» صحبت‌های روز تاسوعا را با ویژگی‌های مرجعیت آغاز کرد. از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در 27 اسفند (روز عاشورا) گزارشی وجود ندارد. اما 28 اسفند (11 محرم) ایشان درباره قیام امام حسین و ضرورت جهاد صحبت کرد. آخرین سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۴۵ روز ۲۹ اسفند درباره مشخصات مرجع تقلید بود.[54]

 

سخنرانی‌های ماه صفر ۱۳۹۰ (۱۳۴۹ شمسی)

آیت‌الله خامنه‌ای برخی از روزهای دهه دوم صفر را به دعوت آیت‌الله سید محمود طالقانی در مسجد هدایت سخنرانی کرد. 29 فروردین (11 صفر) ویژگی‌های دوران جاهلیت را با زمان حال مقایسه کرد. اول اردیبهشت (14 صفر) با توضیح پیرامون واژه‌های طاغوت و استعمار به تشریح دیدگاه‌های اسلام درباره آن‌ها پرداخت. دوم اردیبهشت (15 صفر) سخن خود را به زلزله کاخک رساند. پس از رسیدن گزارش این مجلس به اداره کل سوم، ناصر مقدم از ساواک تهران خواست که رفتار و اعمال آیت‌الله خامنه‌ای تحت مراقبت بیشتر قرار گیرد. آیت‌الله خامنه‌ای چهارم اردیبهشت (17 صفر) در هیأت انصارالحسین، گفت اگر اسلام تاکنون زنده مانده به واسطه امر به معروف و نهی از منکر بوده است. روز هشتم اردیبهشت (21 صفر) آیت‌الله خامنه‌ای اتحاد شیعه و سنی را برای رویارویی با استعمار ضروری توصیف کرد. نهم اردیبهشت (22 صفر) گفت جوانان هر کشور منشأ تحولات و پیشرفت آن کشور هستند. [55]

دهم اردیبهشت (23 صفر) تعدادی کتاب را برای حاضران معرفی کرد. دوازدهم اردیبهشت (25 صفر) موضوع سخنان ایشان درباره ملت‌های زنده و ملت‌های مرده بود؛ شرط زنده بودن مسلمانان را حضور قرآن در میان آنان دانست. در شانزدهم اردیبهشت (29 صفر) درباره صلح جهانی و نقش سازمان ملل متحد در آن صحبت کرد. مقام ساواک در ذیل آخرین گزارش نوشت که این سخنان خبر از فعالیت‌های مضره می‌دهد.[56]

ساواک خراسان در 24 خرداد به شهربانی دستور داد «سید علی خامنه‌ای، عباس واعظ طبسی، محمدرضا محامی و سید مهدی طباطبایی» را دستگیر کند. تحلیل‌گر ساواک اقدامات روحانیون را چنین توصیف می‌کند: «طبسی، محامی و خامنه‌ای پس از ورود شیخ احمد کافی و انتشار خبر مرگ محمدرضا سعیدی اعلامیه «حوزه علمیه مشهد» و نشریه ولایت (فقیه) نوشته خمینی را وسیله چند نفر طلبه جوان که تحت تأثیر تحریکات آنان مبادرت به فعالیت خلاف مصالح نموده‌اند در بین طلاب حوزه علمیه مشهد انتشار داده‌اند که تقلید هیچ کس جز خمینی جایز نیست.»[57] وی تأکید کرد که نامبردگان باید تأدیب شوند نه این که به زندان بیفتند و پس از چندی آزاد شوند.

 

دستگیری چهارم

ظهر روز دوم مهر سال 1349 آیت‌الله خامنه‌ای در منزل پدری دستگیر شد. در نخستین جلسه بازجویی آنچه برای ساواک مشخص شد فقط این جمله بود: «این جانب آیت‌الله خمینی را مجتهد مسلم و عادل می‌دانم، خودم مقلد ایشانم.» در گزارش ساواک نوشته شد که همه چیز را انکار می‌کند، ساواک را متهم به پرونده‌سازی نموده است و خود را فرد شجاع معرفی نموده که از هیچ کس واهمه ندارد. در جلسه بازجوئی 6 مهر، بازجو کوشید هم‌فکری آیت‌الله خامنه‌ای را با امام خمینی اثبات کند.[58] نبود مدرک، عدم موفقیت در تفتیش عقاید و نقض پرونده، ساواک را وادار کرد جلسه‌های بازجویی را به نوبت سوم بکشاند.

ساواک خراسان برای بزرگ‌نمایی اتهامات و پررنگ کردن آنچه که تبلیغ له خمینی و علیه مصالح کشور می‌نامید اقدام به تهیه گزارشی برای ضمیمه کردن به پرونده کرد. در این گزارش اعترافات آیت‌الله خامنه‌ای مستوجب کیفر شناخته شد. ارادت نسبت به خمینی، تقلید از او، اقرار به اختلاف نظر دولت با آقایان خمینی و قمی درباره اصلاحات ارضی و آزادی زنان، بی‌مورد دانستن تبعید این دو و گوش کردن هرازگاهی به رادیو عراق مواردی از این دست بودند. صفحات بعدی گزارش، خبر سخنرانی‌های آقای خامنه‌ای در بیرجند، زاهدان، گرگان، تأسیس بنگاه انتشاراتی سپیده، ترجمه کتاب آینده در قلمرو اسلام و... بود. حتی ملاقات با آیت‌الله گلپایگانی در مشهد نیز به عنوان یکی از اتهامات او مطرح شد. [59] در نهایت آیت‌الله خامنه‌ای از اتهام اهانت به رئیس مملکت مبرا و از لحاظ اتهام اقدام علیه امنیت داخلی مملکت به سه ماه حبس تأدیبی با احتساب بازداشت قبلی محکوم گردید.

 

سخنرانی‌های ماه محرم 1391ق (1350- 1349ش)

ساواک مرکز برای ماه‌های محرم و صفر سال 1349 شمار قابل توجهی از روحانیان از جمله آیت‌الله خامنه‌ای را از سخنرانی منع کرد. پیش از فرا رسیدن ماه محرم سید محمد موسوی واعظ با ارسال نامه‌ای به رئیس ساواک کشور درخواست رفع ممنوعیت از منابر علما را کرد. مقامات ساواک با آزادی سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای، حجت‌الاسلام سید مرتضی صالحی و حجت‌الاسلام عبدالمجید معادیخواه موافقت کردند. آقای خامنه‌ای پیش از آگاهی از رفع ممنوعیت منبرش در 12 اسفند در تهران در جلسات هیأت انصارالحسین سخن می‌راند. طبق گزارش ساواک، آیت‌الله خامنه‌ای با ارائه شواهد تاریخی از مقاومت سربازان اسلام در برابر کفار سخن راند. منبع ساواک اظهارات آیت‌الله خامنه‌ای را تحریک آمیز دانست.[60]

 

پنجمین دستگیری

ساواک در سال ۱۳۵۰ در راستای اجرای جشن‌های ۲۵۰۰ ساله، موظف بود هر آنچه را که مزاحمتی برای جشن‌های شاهنشاهی فراهم می‌کند از پیش پا بردارد. چهارم مهرماه ۱۳۵۰، شانزده روز مانده به افتتاح جشن‌ها معظم‌له را بازداشت کردند. هفتم مهر روز بازجویی بود؛  از ایشان خواسته شد شرح فعالیت‌های سیاسی خود را بنویسد و بگوید چه نوع کتاب‌ها و نشریاتی مطالعه می‌کند و فعالیت‌هایی که به نفع امام خمینی داشته را توضیح دهد. پس از بازجویی در گزارشی که برای شیخان تهیه شد آمده بود که سید علی خامنه‌ای به منظور برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی دستگیر گردیده بود و مدتی که در زندان بوده تقریباً او را نرم و مطیع نموده و اکنون برادرش هادی نیز در زندان است که زندانی بودن دو نفر آنان از نظر افکار عمومی به مصلحت نمی‌باشد. در صورت تصویب علی خامنه‌ای با اخذ تعهد مبنی بر عدم فعالیت مضره علیه کشور آزاد گردد. در نهایت ایشان روز ۲۲ آبان با گرفتن التزام به خارج نشدن از حوزه قضائی و تبدیل قرار بازداشت به پنجاه هزار ریال از زندان آزاد شد.[61]

 

برگزاری کلاس‌های تفسیر قرآن

فروردین سال ۱۳۵۰ پس از رسیدن خبر تشکیل کلاس‌های تفسیر آیت‌الله خامنه‌ای به ساواک، خشم مقامات امنیتی برانگیخته شد. ساواک دستور داد چند خبرچین دائم در اطراف ایشان باشند و گفتار و کردارش را گزارش کنند. عصبانیت اداره یاد شده زمانی رخ نمود که اعتراض آیت‌الله خامنه‌ای به سکون روحانیان شهر در برابر تأسیس کاباره در مشهد به دستشان رسید.[62]

هر چند حوزه علمیه مشهد وارد تعطیلات تابستانی شده بود اما مجالس درس آیت‌الله خامنه‌ای هر روز در مدرسه میرزا جعفر ادامه داشت. ایشان در یکی از سخنرانی‌های خود چنین بیان داشت: «ما سربازان امام زمان باید به خود ببالیم که لباس روحانی داریم و مردم را ارشاد می‌کنیم. نباید از هیچ مقامی ترس و واهمه‌ای داشت... خیلی از افراد در این زمان اطلاعات دارم که چون حرف حساب گفته‌اند در زندان‌ها و جاهای دیگر (تبعیدگاه) بدون جهت به سر می‌برند.»[63] این گزارش وقتی به دست دستگاه امنیتی مشهد رسید مقرر کرد خبرچین خود را هر چه بیشتر به آیت‌الله خامنه‌ای نزدیک کرده، خبرهای مهم‌تری کسب کند. همچنین بنا شد تمام مکاتبات صاحب خانه از مشهد به تمام نقاط کشور به مدت سه ماه سانسور شود. چیزی که ساواک به دست آورد چند اعلامیه بود که آن‌ها را ضبط کرد. اما منبع ساواک موفق شد تا به خانه آیت‌الله خامنه‌ای نفوذ کند، کتاب بده بستان کند و برخی حرف‌های مگو را بشنود و به مقامات امنیتی انتقال دهد.[64]

 

سخنرانی‌های ماه محرم ۱۳۹۳ق (۱۳۵۱ش) 

با وجود التزام آیت‌الله خامنه‌ای به خارج نشدن از حوزه قضایی مشهد ایشان به تهران سفر کرد. یکی از سخنرانی‌های ایشان بنابر اسناد، روز عاشورا (۲۵ بهمن) در مسجد جامع نارمک بود. معظم‌له نمونه‌هایی از تحریفات اسلام را برای حاضران تشریح کرد. این در حالی بود که اواخر سال ۱۳۵۱ برای ساواک روشن شد آیت‌الله خامنه‌ای رسماً نمایندگی آیت‌الله خمینی را در گرفتن وجوهات شرعی به عهده دارد.[65]

 

دیدار آیت‌الله خامنه‌ای و شهید آیت‌الله دکتر سید محمد بهشتی

شهید آیت‌الله سید محمد حسینی بهشتی که برای سخنرانی در اردیبهشت ۱۳۵۲به مشهد آمده بود به منزل آیت‌الله خامنه‌ای هم رفت. ایشان در جمعی که منبع مخفی ساواک حضور داشت ضمن تمجید از افکار آیت‌الله خامنه‌ای اظهار داشت: «ما با هم زیاد صحبت کردیم و او را هم بر این راهی که در پیش گرفته است تبریک گفتم.» آیت‌الله بهشتی افزود: «برای تربیت جوانان احتیاج به افرادی مانند خامنه‌ای زیاد است. خوشبختانه خامنه‌ای مورد توجه شدید جوان‌های داغ و مسلمان هدف‌دار قرار گرفته است و مایه امیدواری آینده است.»[66]

آیت‌الله بهشتی در اواخر تیر ۱۳۵۲ مجدداً به مشهد سفر کرد. شهید آیت‌الله مرتضی مطهری نیز در این زمان در مشهد حضور داشت و جلسه‌های متعددی را برگزار کرد. منبع ساواک از محتوای جلسه‌های آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله بهشتی خبری به دست نیاورد. در یکی از گزارش‌ها چنین آمده است که آیت‌الله خامنه‌ای معتقد است دکتر بهشتی مغز متفکر عجیبی دارد که تا به حال صد در صد سالم مانده و هرگز در اختیار دولت قرار نگرفته است. تنها جلسه‌ای که منبع ساواک توانست خبری از آن کسب کند نشست روز دهم مرداد بود. افراد شناخته شده حاضر در جلسه عبارت بودند از: آیت‌الله مرتضی مطهری، آیت‌الله خامنه‌ای، سید هادی خامنه‌ای .... به گزارش ساواک آیت‌الله خامنه‌ای در این جلسه اظهار داشت ما دارای تشکیلات منظمی برای هماهنگ کردن فعالیت‌های خود نیستیم و این بسیار ضرورت دارد؛ مسئله دیگر شناسایی افراد همفکر است و بعد هم نگذاریم دست ما را دستگاه بخواند.[67]

 

حلقه‌های جایگزین؛ مسجد قبله

مأموران شهربانی خبر دادند که آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد قبله در مشهد در روزهای پنجشنبه و جمعه تفسیر (اصول اعتقادات) می‌گوید و حدود یکصد و پنجاه طلبه علوم دینی به پای حرف‌های او می‌نشینند. طبق گزارش مأمور شهربانی ایشان به طلبه‌هایی که در مسجد قبله جمع می‌شوند کمک مالی هم می‌کند چرا که از مریدان و معتقدان آیت‌الله خمینی است. حلقه تفسیر قرآن در مسجد قبله نیز در تیر ۱۳۵۲ با تهدید ساواک تعطیل شد.[68]

 

سخنرانی‌های ماه رمضان 1352ش

آیت‌الله خامنه‌ای در ماه رمضان 1352 برای سخنرانی از مشهد خارج نشد. پس از نماز ظهر و عصر آیاتی از قرآن را در مسجد امام حسن(ع) ترجمه می‌کرد. این خبر که به گوش ساواک رسید به شهربانی نوشت که به مسئولان اماکنی که در ماه رمضان مراسم مذهبی دارند شدیداً تذکر داده شود به غیر از افرادی که اجازه سخنرانی دارند هیچ کس حق ندارد سخنرانی کند در غیر این صورت مجلس آنان تعطیل و شدیداً تنبیه خواهند شد. تا این نامه به دست شهربانی برسد و به اجرا گذاشته شود آیت‌الله خامنه‌ای روزهایی از رمضان را پس از نماز ظهر و عصر به ترجمه و شرح آیاتی از سوره آل عمران گذرانده بود.[69] گزارش‌های واصله ساواک را به این نتیجه رساند که آیت‌الله خامنه‌ای تغییری در روش خود نخواهد داد و ادامه این وضعیت به افزایش طرفداران ایشان خواهد انجامید. از این رو باید مقدمات ممنوع المنبر شدن یا تبعید ایشان از مشهد فراهم شود.

 

توجه آیت‌الله خامنه‌ای به تربیت طلاب مبارز

در یکی از گزارش‌های ساواک به تاریخ 4 دی 1352 به این موضوع اشاره شده است که «خامنه‌ای از روش میلانی، مروارید و تبریزی در اداره مدارس طلابی که زیر نظر آن‌ها تربیت می‌شوند انتقاد نموده و اظهار داشته طلبه تنها نباید درس بخواند بلکه باید با مسائل اجتماعی و سیاسی نیز آشنا باشد و روش حکومتی اسلام را هم بداند و نیز باید روحیه مبارزه با فساد در او پرورانده بشود، خامنه‌ای از روش تدریس محامی تعریف نمود و گفت او سعی دارد در ضمن تدریس طلبه‌ای زنده و مبارز بسازد که به درد آینده بخورد، نامبرده افزود درصدد هستم که اگر پولی تهیه شود چند نفر طلبه را در یک مدرسه نگهداری و طبق میل و افکارم تربیت کنم.»[70] به گزارش ساواک آیت‌الله خامنه‌ای و شیخ محمدرضا محامی از طرفداران خمینی بوده و خود را نماینده او می‌دانند و با یکدیگر دوست بوده و ارتباط دارند.[71]

 

سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد کرامت

از جمله مساجدی که آیت‌الله خامنه‌ای در آن به سخنرانی می‌پرداخت مسجد کرامت بود. ساواک تصمیم گرفت از ادامه مجالس سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد کرامت جلوگیری کند. پیش از آن سعی کرده بود با تبلیغات منفی از مشتاقان مجالس در این مسجد بکاهد. یکی از مأموران ساواک با سر زدن به مغازه‌های اطراف مسجد به صاحبان آن هشدار می‌داد که در نماز آیت‌الله خامنه‌ای حاضر نشوند، چون وهابی است! البته این تهمت‌زنی‌ها مؤثر واقع نشد. در گزارش ساواک در ارتباط با جلسات سخنرانی ایشان چنین آمده است: «سید علی خامنه‌ای مدتی است که در بنای کرامت آیات مورد نظر خود را از قرآن تلاوت و تفسیر می‌نماید و چون مسجد مزبور نزدیک حرم می‌باشد اکثر افرادی که قصد زیارت دارند به مسجد مذکور جهت استماع سخنرانی نامبرده می‌آیند و اغلب این افراد از تیپ جوانان می‌باشند...» [72]

معظم‌له روزهای ششم و هفتم اسفند پس از تفسیر روایتی از امام صادق(ع) که مؤمن را از امانتداری و راستگویی‌اش باید شناخت نه از نمازها و روزه‌هایش، ابراز داشت در جبهه امام بودن یعنی با جبهه مخالف امام جنگیدن. یکی از روزهای اسفند یکی از مقامات ساواک تلفنی به معظم‌له اطلاع داد که دیگر حق ندارد پا به مسجد کرامت بگذارد. آخرین سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد کرامت هفتم اسفند سال ۱۳۵۲ بود. از مهم‌ترین مباحث طرح شده توسط ایشان در مسجد کرامت صبر و مفهوم حقیقی آن بود.[73] پرویز ثابتی در نامه‌ای به ساواک خراسان از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد کرامت چنین نتیجه‌گیری کرد که سید علی خامنه‌ای از ایدئولوژی مجاهدین خلق ایران جانبداری می‌نماید. این که از نظر ثابتی چه بخش‌هایی از بیانات ایشان بیان‌گر این طرفداری بود روشن نیست. از نظر ساواک هر روحانی و غیر روحانی که مردم را به مبارزه با ظلم و فساد رژیم پهلوی دعوت می‌کرد، جزء گروه‌های برانداز تلقی می‌شد. ساواک در گزارش‌های خود برای متهم نمودن چنین روحانیون و افرادی، گروه مسلح مجاهدین خلق را به مثابه ابزاری برای مجرمیت و محکومیت سوژه‌های خود قرار می‌داد، بدون آن که تفکیکی قائل گردد.

 

مجلس ختم آیت‌الله سید محمود حسینی شاهرودی

رحلت آیت‌الله العظمی سید محمود حسینی شاهرودی، پیروان آیت‌الله خمینی را واداشت که بار دیگر مرجعیت ایشان را مطرح کنند. در این راستا در تاریخ 22 شهریور 1353 به مناسبت درگذشت آیت‌الله شاهرودی مجلس ختمی از طرف آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد کرامت برگزار گردید.[74] همچنین آیت‌الله خامنه‌ای 7 مهر در نیشابور در جلسه‌ای شرکت داشت. آنچه برای ساواک مهم جلوه کرد حرف‌های ایشان درباره اعلم بودن امام خمینی بود. برای سفر یک روزه حداقل هشت مکاتبه میان شهربانی نیشابور با مشهد و شهربانی خراسان با ساواک رد و بدل شد.[75]

 

جلسات تفسیر قرآن در مسجد امام حسن (ع)

بنابر اسناد ساواک استقبال جوانان به ویژه دانشجویان از جلسات مسجد امام حسن(ع) در ماه رمضان افزایش یافته بود. تلقی گزارش‌گر ساواک این بود که آیت‌الله خامنه‌ای به تشریح اصول انقلابی قرآن و در لفافه به تحریک مردم و به پایداری در برابر اختلافات طبقاتی و استثمار و خفقان می‌پردازد. سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در روزهای ۲۱ و ۲۲ مهرماه (۲۶ و ۲۷ رمضان) درباره ولایت مطلقه امام بود. سخنان ایشان به قدری آشکار بود که گزارش‌گر ساواک نوشت منظور آیت‌الله خامنه‌ای از جانشین امام، خمینی است. مجالس تفسیر نهج البلاغه در مسجد امام حسن(ع) در آذر ۱۳۵۳ ادامه یافت. مطابق اسناد، معظم‌له در روزهای ۲۳ و 29 آذر و 13 دی خطبه‌هایی از نهج البلاغه را ترجمه و تفسیر کرد. پس از رسیدن این گزارش‌ها به ساواک در ذیل آن نوشته شد: «به فعالیت خامنه‌ای باید خاتمه داد.»[76]

 

مقدمات ششمین دستگیری

جمعه 20 دی 1353 مأموران ساواک به منزل آیت‌الله خامنه‌ای یورش بردند. مأموران نامه‌ای داشتند که ساواک خراسان آن را تهیه کرده بود. در این نامه شیخان از ارفاق ساواک در آزادی ایشان در سال‌های ۱۳۴۶ و ۱۳۵۰ نوشته بود. در نهایت آیت‌الله خامنه‌ای به کمیته مشترک ضد خرابکاری فرستاده شدند. شیخان به امید یافتن ارتباط میان ایشان و سازمان مجاهدین خلق آیت‌الله خامنه‌ای را دستگیر و به تهران فرستاد. اما بنا به گزارش بازجویان کمیته مشترک، «نامبرده از طرفداران خمینی است که بعضی از جوانان از جلسات درس و تفسیر قرآن وی برداشت‌های سوئی داشته‌اند.»[77]

در همین راستا سندی از گزارش‌های ساواک مشهد وجود دارد که در آن به اعلامیه اعتراض دانشجویان به دستگیری آیت‌الله خامنه‌ای اشاره دارد. در این سند که مربوط به بهمن ۱۳۵۳ است چنین گزارش شده است: «در روز جاری یک برگ اعلامیه استنسیل شده از طرف دانشجویان خراسان تحت عنوان (محضر مبارک آیات و مراجع عظام و دیگر زعمای اسلام) در منزل آیت‌الله‌زاده اردبیلی انداخته شده که در اعلامیه مزبور ضمن توهین به مقدسات ملی و تجلیل از خمینی و دیگر روحانیون مخالف، به دستگیری شیخ علی خامنه‌ای اعتراض و جهت آزادی نامبرده از علمای شیعه استمداد شده است. اقدامات لازم جهت جلوگیری از توزیع احتمالی اعلامیه مزبور و شناسایی عاملین انجام و نتیجه به عرض خواهد رسید.»[78]

آیت‌الله خامنه‌ای سوم شهریور ۱۳۵۴ یک روز پس از آزادی از کمیته مشترک ضد خرابکاری به مشهد بازگشت. نخستین موضوعی که ساواک مشهد درباره ایشان مطرح کرد این بود که حق خواندن نماز جماعت ندارد. اقدام بعدی شنود مکالمات ایشان بود. همچنین مقرر گردید مکاتبات ایشان از از تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۵۴ به مدت ۶ ماه و تا پایان سال تحت سانسور باشد. نخستین گزارش ساواک مشهد پس از بازگشت آیت‌الله خامنه‌ای یک جمله بود: «در گفت و گو با جوانی به نام فاطمی که به دیدنش رفته بود گفت اگر فکر کنند که می‌شود با زندان و زد و بند کسی را از هدف و فکرش باز دارند اشتباه است... راه اصلاح این است که خودشان را اصلاح کنند.»[79]

 

چاپ کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»

آیت‌الله خامنه‌ای کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» را در سال 1354 منتشر کرد. ساواک مشهد وقتی متوجه انتشار کتاب شد به ساواک مرکز پیشنهاد کرد محتوای آن بررسی شود چرا که امکان دارد مضره باشد و در این صورت نسبت به جمع‌آوری آن اقدام گردد. «وی از آوردن نام خانوادگی مشهور خود روی جلد کتاب خودداری کرده با نام سید علی حسینی کتاب را به چاپ رسانده است.»[80]

 

فروردین 1355

آیت‌الله خامنه‌ای سال ۱۳۵۵ را با ممنوعیت از همه فعالیت‌های اجتماعی آغاز کرد؛ اجازه سخنرانی، تدریس، برپایی نشست‌های خانگی و اقامه نماز جماعت نداشت. از جمله تحرکات آشکار شده آیت‌الله خامنه‌ای در اوایل سال ۱۳۵۵ سفر به قوچان و کمک به سیل زدگان این شهر بود. فعالیت‌های ایشان بر مسئولان منطقه گران آمد و از ایشان خواستند شهر را ترک کند.[81]

 

جمع‌آوری کمک برای مسلمانان لبنان

از جمله اقدامات آیت‌الله خامنه‌ای در اواسط سال 1355، جمع آوری فطریه برای کمک به مسلمانان لبنان درگیر جنگ داخلی بود. وقتی گزارش این اقدام به اداره کل سوم رسید، پرویز ثابتی به ساواک مشهد گوشزد کرد که احتمال انجام هرگونه فعالیت خلاف مصالح در آینده از ناحیه یاد شده بعید نمی‌باشد. ساواک خراسان در ادامه روند به دست آوردن مدرک تازه علیه ایشان زمینه چینی کرد تا یکی از قاریان مشهد را به او نزدیک کند. گرچه تلاش دستگاه امنیتی در این زمینه با موفقیت همراه نبود چون ایشان همواره جانب احتیاط را رعایت می‌کرد.[82]

 

برگزاری نشست با آیات شهید: مرتضی مطهری، سید محمد بهشتی و محمد مفتح

آیت‌الله خامنه‌ای در دی ماه ۱۳۵۵ به تهران سفر کرد. تاسوعای ۱۳۹۷ (دهم دی) به همراه شماری از دوستانش از جمله آیت‌الله مطهری، دکتر علی شریعتی و آیت‌الله محمد مفتح در خانه آقای تحریریان حضور داشت. ساواک در اسناد خود با عبارت «افراد سابقه‌دار» اشاراتی به مضامین مطرح در این جلسه داشت. آیت‌الله خامنه‌ای در سخنان خود نهضت پیامبران، مبارزه و تقسیم بندی جامعه به دو گروه مستضعف و مستکبر را محور بحث خود قرار داد. گزارش رسیده از این جلسه برای ساواک نگران کننده و نشان دهنده شروع فعالیت‌هایی جدید بود.[83]

 

سالگرد قیام 15 خرداد 1356

آیت‌الله خامنه‌ای که در این زمان جلسه‌های تدریس خود را در مسجد رضایی دایر کرده بود، در بزرگداشت نهضت قیام امام خمینی، درس را از دهم خرداد تعطیل کرد. ساواک مشهد که همواره تشکیل حلقه‌های درس و تفسیر آیت‌الله خامنه‌ای را دردسرساز می‌دانست این بار از تعطیلی درس ایشان بیمناک شد. از منظر ساواک «بعید نیست به سازماندهی پرداخته و با جمع آوری عده‌ای از طلاب جوان اقدام به تظاهرات به نفع شریعتی و خمینی نماید.»[84]

 

درگذشت دکتر علی شریعتی

تابستان ۱۳۵۶ برای آیت‌الله خامنه‌ای به واسطه درگذشت دکتر علی شریعتی غمگینانه سپری شد. حتی مأموران مراقب او می‌گفتند در خانه نشسته و گروه‌هایی از مردم به ویژه دانشجویان برای تسلیت به خانه‌اش می‌آیند.[85]

 

دستور ساواک مبنی بر سانسور مکاتبات، تعقیب و مراقبت از آیت‌الله خامنه‌ای

در نیمه دوم سال ۱۳۵۶ هم‌زمان با سانسور مکاتبات، دستور تعقیب و مراقبت از آیت‌الله خامنه‌ای نیز صادر گردید. از 16 شهریور تا اواخر آذر ماه رفت و آمد صاحب‌خانه و دیگران توسط مأموری که یک موتور (گازی) داشت انجام گرفت.[86] مطابق اسناد در تعقیب و مراقبت و سانسور مکاتبات چیزی دست ساواک را نگرفت.

 

درگذشت آیت‌الله سید مصطفی خمینی

با درگذشت آیت‌الله سید مصطفی خمینی، مراسمی با هماهنگی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ملا هاشم برگزار شد. آیت‌الله خامنه‌ای در هفتم آبان متنی را برای امام خمینی به منظور عرض تسلیت فرستاد که به دست ساواک افتاد.[87]

 

تبعید به ایرانشهر

پرویز ثابتی با ارسال تلگرام به رئیس ساواک سیستان و بلوچستان نوشت: «علی خامنه‌ای یکی از روحانیون ناراحت و افراطی مشهد به علت تحریکات مضره و ایجاد زمینه‌های اخلال در نظم عمومی طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی به سه سال اقامت اجباری در ایرانشهر محکوم است.»[88] طبیعی است که مناسبات آیت‌الله خامنه‌ای در اوایل تبعید به ایرانشهر با مردم منطقه گسترده نبود اما رفت و آمد جوانان منطقه به راهی برای گسترش ارتباطات مردم و آیت‌الله خامنه‌ای تبدیل شد. در گزارش‌های ساواک چنین آمده است: «تعداد ملاقات‌کنندگان هر روز زیادتر شده و بنابر این مراقبت از این افراد مشکل می‌باشد.[89] چنانچه تعداد روحانیون تبعیدی در بلوچستان افزایش یابد و تماس‌های آنان با یکدیگر ادامه یابد تصور می‌رود عاقبت خوبی نداشته و احتمال فعالیت آنان وجود خواهد داشت.»[90]

 

مکاتبه با شهید آیت‌الله محمد صدوقی

چند روزی پس از حادثه خونین نهم فروردین یزد، شهید آیت‌الله صدوقی نامه‌ای برای آیت‌الله خامنه‌ای فرستاد و از ایشان خواست در خصوص رویدادهای جاری کشور با هم در تماس باشد. بر این اساس آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به آیت‌الله صدوقی در قالب نامه‌ای بلند دیدگاه‌های خود را نوشت: «.... حوادث مزبور که به طور پیوسته در فاصله‌های چهل روز از یکدیگر اتفاق افتاد و کم کم به همه جای کشور کشیده شده است دو موضوع اساسی را آشکار می‌سازد: نخستین موضوع نارضایتی دستگاه حکومت ایران از خودآگاهی ملت است و دومین موضوع نارضایتی ملت از این دستگاه جابر است ...»[91] نامه آیت‌الله خامنه‌ای به شکل اعلامیه در سطح وسیعی از ایران توزیع شد. ساواک مشهد که از تکثیر گسترده این نامه در سطح شهر ناراحت بود به ساواک تهران پیشنهاد کرد آیت‌الله خامنه‌ای و هر فردی که در پراکندن نامه دخیل بوده دستگیر شود.[92]

 

تحرکات سیاسی در بزمان

آیت‌الله خامنه‌ای ارتباطات خود را محدود به ایرانشهر نکرد و وقتی اهالی بزمان در ۱۰۰ کیلومتری ایرانشهر از ایشان دعوت کردند راهی آنجا شد و سخنرانی‌هایی برای اهالی ایراد کرد. موضوع برای دستگاه امنیتی اهمیت یافت تا جایی که ساواک منطقه از شهربانی خواست از خروج روحانیان تبعیدی از ایرانشهر جلوگیری کند و به آنان تذکر شدیدی بدهد که در صورت سمپاشی ذهنی و اظهار مطالب مضره برابر قانون روش‌های حادتری در پیش گرفته خواهد شد. بهانه ساواک این بود که روحانیون تبعیدی شیعیان را دعوت به اتحاد می‌کنند و ممکن است در ادامه درگیری‌هایی میان آن‌ها و سنی‌ها پدید آید.[93]

 

مسجد آل رسول(ص)؛ مرکز مهم سخنرانی‌های سیاسی

سخنرانی‌‌های آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد آل الرسول(ص) دربرگیرنده مسائل اجتماعی بود. در ۲۵ فروردین به حاضران گفت: «مردم خواب نباشید، یک عده از هم دین‌های شما از گرسنگی می‌میرند و عده‌ای دیگر از سیری می‌ترکند، چرا باید اینطور باشد؟» مقامات امنیتی ایرانشهر با بررسی تحرکات آیت‌الله خامنه‌ای به ویژه سخنرانی‌های ایشان در مسجدالرسول(ص) به این نتیجه رسیدند که از رفتن معظم‌له به مسجد جلوگیری کنند و یک نگهبان نیز مقابل خانه مسکونی ایشان بگذارند تا شبانه روز مراقبت کند. ظاهراً از تصمیمات یاد شده فقط گماردن نگهبان در محل مسکونی روحانیان تبعیدی عملی شد. طبق گزارش‌های ساواک ایرانشهر، آیت‌الله خامنه‌ای همچنان به اقامه نماز جماعت و سخنرانی‌های خود ادامه داد.[94]

 

کمک آیت‌الله خامنه‌ای به سیل زدگان ایرانشهر

اقدامات آیت‌الله خامنه‌ای در کمک به سیل زدگان، مسجد آل الرسول(ص) را به پایگاه امداد رسانی تبدیل کرد. رئیس ساواک سیستان و بلوچستان در نامه‌ای به تهران نوشت که روحانیان تبعیدی مقیم ایرانشهر به سرپرستی سید علی حسینی خامنه‌ای ضمن تماس با اهالی شهرستان‌هایی نظیر یزد و زاهدان، آرد، برنج، نان و غیره تهیه و با در اختیار گذاردن حواله‌هایی به شرح مسجدالرسول(ص) اقلام مزبور را بین سیل‌زدگان توزیع می‌نماید. ادامه فعالیت‌های آیت‌الله خامنه‌ای در امداد رسانی باعث شد تا محل تبعید ایشان از ایرانشهر به جیرفت تغییر یابد.[95] طبق گزارش‌ها اقدام روحانیون باعث شده تا تعدادی از بلوچ‌ها به آنان گرایش پیدا کنند و شایعاتی در بین مردم رواج یافت مبنی بر این که کمک‌های روحانیون از کمک‌های شیر و خورشید بهتر و منظم‌تر است.[96]

 

تبعید آیت‌الله خامنه‌ای به جیرفت

ورود آیت‌الله خامنه‌ای به جیرفت در مرداد 1357 مصادف با ماه رمضان ۱۳۹۸ اتفاق افتاد. در سومین شب احیا (پنجم شهریور) آیت‌الله خامنه‌ای سخنرانی کرد و از امام خمینی تمجید نمود. مأموران امنیتی سخنان آیت‌الله خامنه‌ای را ضبط کرده به کرمان فرستادند. بنابر آنچه که مأموران امنیتی نوشتند: «چند روزی از ورود تبعیدیان به جیرفت نگذشته بود که گرایش جوانان شهر به ایشان فزونی گرفت.»[97] حضور فعال تبعیدیان، سرگرد فلاح؛ رئیس شهربانی جیرفت را به این نتیجه رساند که ادامه اقامت آنان در منطقه خطرناک و موجب اخلال در نظم و آسایش عمومی را فراهم خواهد کرد. او از فرماندار شهر خواست در کمترین زمان محل اقامت اجباری تبعیدیان تغییر کند. 15 شهریور پس از سخنان آیت‌الله خامنه‌ای شعارهای حاضران، مسجد جامع را فرا گرفت و اعلامیه‌هایی علیه شاه توزیع شد و تحرکات زیر سر «وعاظ تبعیدی» دانسته شد. مکاتبات آیت‌الله خامنه‌ای با آیت‌الله صدوقی در جیرفت نیز ادامه داشت. پیک آیت‌الله صدوقی که حامل نامه، اعلامیه و ده هزار تومان پول بود در کرمان به دست ساواک افتاد. در این نامه آیت‌الله صدوقی از فاجعه سینما رکس به «اعمال هیتلری دستگاه ظالم» یاد کرد.[98] در یکی از اسناد ساواک به مسافرت آیت‌الله خامنه‌ای به بخش‌های کهنوج و بلوک از توابع شهرستان جیرفت اشاره شده است.[99]

با گسترش مبارزات مردمی و ازهم‌گسیختگی ارکان رژیم و ناتوانی آن در مهار روند انقلاب، آیت‌الله خامنه‌ای در اول مهر ۱۳۵۷ از جیرفت به مشهد مراجعت کرد و در آنجا فعالیت‌های خود را در امر سامان‌دهی امور انقلاب و پیگیری مسائل گوناگون نهضت ادامه داد. از پاییز ۱۳۵۷ خیزش‌های عمومی قدرت مقابله را از ساواک گرفت. 27 آبان شورای تأمین استان مشهد به اتفاق اعضا تصمیم گرفتند هشت تن از روحانیان مشهد از جمله آیت‌الله خامنه‌ای را دستگیر کند. این تصمیم قدرت برخاستن از روی کاغذ را پیدا نکرد. طبق گزارش ساواک آیت‌الله خامنه‌ای 4 آبان در خانه آیت‌الله سید حسن قمی به ایراد سخنرانی پرداخت.[100]

 

چاره‌ای برای سربازان فراری

در یکی از اسناد ساواک، به برنامه آیت‌الله خامنه‌ای برای حفظ جان سربازان انقلابی اشاره شده است: «برای جلوگیری از شناخته شدن سربازانی که به توصیه خمینی از سربازخانه‌ها فرار می‌کنند، آیت‌الله خامنه‌ای در صحن مسجد گوهرشاد سخنرانی و توصیه نموده است که جوانان دیگر نیز سرهای خود را بتراشتند تا مأمورین را گمراه کرده و آن‌ها نتوانند سربازان فراری را شناسایی کنند.»[101]

 

سخنرانی عاشورای ۵۷ در حرم امام رضا (ع)

آیت‌الله خامنه‌ای در ۱۹ و ۲۰ آذر ۱۳۵۷ هم‌زمان با تاسوعا و عاشورای حسینی سخنرانی پرشوری در اجتماع بزرگ راهپیمایان مشهد ایراد کرد و خطبه‌ شب عاشورا را در حرم مطهر امام‌رضا(ع) به نام امام خمینی خواند.[102] آیت‌الله خامنه‌ای تظاهرات با شکوه اربعین مشهد را در ۲۹ دی رهبری کرد. آخرین سند موجود در ساواک از آیت‌الله خامنه‌ای نیز مربوط به همین روز است.[103]

 

روزهای پایانی منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی

امام خمینی در ۲۲ دی ۱۳۵۷ فرمان تشکیل شورای انقلاب اسلامی را صادر کردند. آیت‌الله خامنه‌ای که از سوی امام به عضویت آن شورا انتخاب شده بودند در اواخر دی ۱۳۵۷ به تهران آمد و در مدرسه‌ رفاه مستقر شد و در مرحله‌ نهایی پیروزی انقلاب اسلامی نقش فعالی برعهده گرفت. با بسته شدن فرودگاه‌های کشور به دستور بختیار، آیت‌الله خامنه‌ای به همراه آیت‌الله بهشتی و چند تن از روحانیون مبارز در مسجد دانشگاه تهران تحصن عظیمی را سامان‌دهی کردند که تا صبح روز ۱۲ بهمن ادامه یافت. در لحظه‌ تاریخی ورود امام خمینی به میهن، آیت‌الله خامنه‌ای برای استقبال از امام خمینی در فرودگاه مهرآباد حضور یافت. در طول دهه‌ فجر انقلاب اسلامی آیت‌الله خامنه‌ای همواره در کنار امام خمینی بود و در بسیاری از امور به ایشان مشورت می‌داد و مسئولیت کمیته‌ تبلیغات دفتر امام را بر عهده داشت.[104]

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] - این تاریخ در شناسنامه 24 تیر 1318 درج شده است.

[2] - صدری مازندرانی، حسن، حکایت نامه سلاله زهرا (س)، زندگی نامه مقام معظم رهبری، 1389، ص 13.

[3] - بهبودی، هدایت‌الله، شرح اسم: زندگی نامه آیت‌الله سید علی خامنه‌ای (1357- 1318)، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1390، ص 62.

[4] - مقاله نگاهی گذرا به زندگی نامه حضرت آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای، دفتر حفظ و نشر آثار سید علی خامنه‌ای، 1/ 1/ 1393.

[5] - بهبودی، همان، ص 62.

[6] - همان، ص 67.

[7] - زندگی نامه آیت‌الله خامنه‌ای، مخالفت پدر با حضور در نجف و بازگشت به ایران، مشرق، 20 شهریور 1391.

[8] - بهبودی، همان، ص 81.

[9] - نگاهی گذرا به زندگی نامه حضرت آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای، همان، 1/ 1/ 1393.

[10] - صدری مازندرانی، همان، ص 21.

[11] - نخستین دیدار رهبر معظم انقلاب با امام خمینی (ره) و مبارزات آغاز نهضت اسلامی، خبرگزاری تسنیم، 13 بهمن 1392.

[12] - زندگی نامه مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، 1380، ص 34.

[13] - نخستین دیدار رهبر معظم انقلاب با امام خمینی (ره) و مبارزات آغاز نهضت اسلامی، خبرگزاری تسنیم، 13 بهمن 1392.

[14] - بهبودی، همان، ص 123.

[15] - سفر تبلیغی آیت‌الله خامنه‌ای به بیرجند در محرم سال 42/ روایت رهبر انقلاب از اولین بازداشت خود در مبارزه با رژیم پهلوی، سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 2 شهریور 1399.

[16] - ماجرای زندان اول آیت‌الله العظمی خامنه‌ای تا آستانه زندان دوم، خبرگزاری تسنیم، 13 بهمن 1392.

[17] - بهبودی، همان، ص 134.

[18] - مقاله نگاهی گذرا به زندگی نامه حضرت آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای، دفتر حفظ و نشر آثار سید علی خامنه‌ای، 1/ 1/ 1393.

[19] - بهبودی، همان، ص 149.

[20] - مقاله خاطرات بازجویی‌ها و زندان دوم آیت‌الله العظمی خامنه‌ای تا همراهی همسر، سایت چشم انتظار، 16 بهمن 1399.

[21] - آذر شب، محمدعلی، خون دلی که لعل شد، انتشارات انقلاب اسلامی، 1398، ص 153.

[22] - مقاله آیت‌الله خامنه‌ای به روایت اسناد/ 8، روزنامه مشرق، 2 اسفند 1401.

[23] - بهبودی، همان، ص 169.

[24] - همان، ص 171- 169.

[25] - تبریزی، قاسم، کتاب آینده در قلمرو اسلام به روایت اسناد ساواک، پیام بهارستان، سال سوم، شماره 9، پاییز 1389، ص 4.

[26] - بهبودی، 1390، ص 187.

[27] - همان، 1390، ص 203.

[28] - ماجرای منبر آیت‌الله خامنه‌ای در گلستان در دهه آخر صفر، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 20 مهر 1399.

[29] - اسناد ساواک، نامه شهربانی گرگان به رئیس ساواک گرگان، شماره 5 /2911 مورخ 20/ 4/ 1343.

[30] - بهبودی، همان، ص 219.

[31] - تبریزی، همان، ص 11- 10.

[32] - بهبودی، همان، ص 230.

[33] - محرابی، علی احمد، خاطراتی از رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1398، ص 238.

[34] - بهبودی، همان، ص 237- 236.

[35] - زندگی پنهانی رهبری در تهران و هیأت خامنه‌ای‌های مقیم مرکز، خبر آنلاین، 1 بهمن 1391.

[36] - بهبودی، همان، ص 241.

[37] - آذرشب، 1398، ص 201.

[38] - بهبودی، همان، ص 253.

[39] - ماجرای سومین دستگیری آیت‌الله خامنه‌ای در سال 46، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 15 فروردین 1395.

[40] - بهبودی، همان، ص 272.

[41] - آذرشب، 1398، ص 265.

[42] - بهبودی، همان، ص 289- 288.

[43] - جلسات دادگاه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در آستانه زندان چهارم، خبرگزاری تسنیم، 15 بهمن 1392.

[44] - نگاهی گذرا به زندگی نامه حضرت آیت‌الله العظمی سید علی حسینی خامنه‌ای، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، 1 /1 /1393.

[45] - صدری مازندرانی، 1389، ص 57.

[46] - خاطرات و حکایت ها، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، 1383، ص 14- 13.

[47] - بهبودی، همان، ص 312.

[48] - همان، ص 313.

[49] - روایتی از جلسات دادگاه آیت‌الله خامنه‌ای، بلاغ نیوز، 15 بهمن 1392.

[50] - آذرشب، 1398، ص 310.

[51] - بهبودی، همان، ص 322- 320.

[52] - آذرشب، همان، ص 354.

[53] - بهبودی، همان، ص 329.

[54] - همان، 332- 330.

[55] - پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ج 2، ص 121.

[56] - بهبودی، همان، ص 338.

[57] - اسناد مبارزات یاران امام به روایت ساواک، خبر آنلاین، 9 آبان 1391.

[58] - بهبودی، همان، 368- 366.

[59] - نگاهی گذرا به زندگی نامه حضرت آیت‌الله العظمی سید علی حسینی خامنه‌ای، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، 1 /1 /1393.

[60] - بهبودی، همان، ص 429- 428.

[61] - نگاهی گذرا به زندگی نامه حضرت آیت‌الله العظمی سید علی حسینی خامنه‌ای، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، 1 /1 /1393.

[62] - آذرشب، همان، ص 397.

[63] - بازجویی، شکنجه و زندان پنجم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، خبرگزاری تسنیم، 18 بهمن 1392.

[64] - بهبودی، همان، ص 462- 461.

[65] - همان، ص 472- 470.

[66] - نظر شهید بهشتی درباره آیت‌الله خامنه‌ای، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 31 خرداد 1401.

[67] - بهبودی، همان، 482- 480.

[68] - آذرشب، همان، ص 423.

[69] - بهبودی، همان: 489- 488.

[70] - آیت‌الله العظمی سید محمد هادی میلانی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ج 3، 1381، ص 590.

[71] - یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله سید محمدرضا سعیدی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1376، ص 558، رونوشت نامه شماره 10954/ه‌ 1- 4 /4 /49 ساواک خراسان در مورد طلاب طرفدار خمینی.

[72] - ساواک و درس تفسیر آیت‌الله خامنه‌ای، سایت مشرق، 6 فروردین 1402.

[73] - بهبودی، همان، ص 502.

[74] - آیت‌الله حاج شیخ عباس واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1394، ص 352.

[75] - مقاله نگاهی گذرا به زندگی نامه حضرت آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای، دفتر حفظ و نشر آثار سید علی خامنه‌ای، 1/ 1/ 1393.

[76] - ماجرای ساواک و درس تفسیر آیت‌الله خامنه‌ای، خبرگزاری فارس، 7/ 1/ 1402.

[77] - بهبودی، همان، ص 545.

[78] - گزارش ساواک از اعتراض دانشجویان به دستگیری آیت‌الله خامنه‌ای، مشرق نیوز، 28 آذر 1399.

[79] - آذرشب، همان، ص 425.

[80] - ماجرای کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، مرکز حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، 24/ 4/ 1394. این کتاب به صورت غیرمستقیم نقد کتاب شناخت سازمان مجاهدین خلق و طرح مسئله با توجه به قرآن و عترت(ع) است.

[81] - بهبودی، همان، ص 554.

[82] - همان، ص 557.

[83] - نگاهی به نشست سه جانبه آیت‌الله خامنه‌ای، شهید مطهری و دکتر شریعتی در سال 1355، ایسنا، 10/ 10/ 1401.

[84] - بهبودی، همان، ص 562.

[85] - آذرشب، همان، ص 437.

[86] - از زندان ششم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تا پایان تبعید به مقصد تهران، خبرگزاری تسنیم، 21 بهمن 1392.

[87] - نگاهی گذرا به زندگی نامه حضرت آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای، دفتر حفظ و نشر آثار سید علی خامنه‌ای، 1/ 1/ 1393.

[88] - بدون شرح به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ج 1، 1387، ص 394.

[89] - سند دستور ساواک مبنی بر تبعید آیت‌الله خامنه ای به ایرانشهر، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 28 آذر 1395.

[90] - آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک، ج 2، 1396، ص 428.

[91] - شهید آیت‌الله حاج شیخ محمد صدوقی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1377، ص 128.

[92] - تحلیل آیت‌الله خامنه‌ای از مبارزات انقلابی، در نامه به شهید صدوقی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 18 فروردین 1401.

[93] - بهبودی، همان، ص 589.

[94] - روایت اسناد از فعالیت‌های آیت‌الله خامنه‌ای در دوران تبعید در ایرانشهر، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 28 آذر 1397.

[95] - تبریزی، همان، ص 5.

[96] - لطفی، یعقوب، مبارزه در تبعید جیرفت: آخرین میزبان مهربان، موزه عبرت ایران، 1393، ص 197.

[97] - از زندان ششم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تا پایان تبعید به مقصد تهران، خبرگزاری تسنیم، 21 بهمن 1392.

[98] - همان، 1393، ص 202.

[99] - آیت‌الله حاج شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 448.

[100] - بهبودی، همان، ص 621.

[101] - آیت‌الله خامنه‌ای با چه ترفندی ساواک را فریب داد؟ مشرق، 23/ 11/ 1401.

[102] - انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، جلد 19، ص 525.

[103] - بهبودی، همان، ص 644.

[104] - انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، همان، ج 2، ص 326.

  

  



تبعید آیت‌الله سید علی خامنه‌ای به ایرانشهر


نقش آیت‌الله خامنه‌ای در تظاهرات بیست هزار نفری هفتم محرم در فریمان


خطبه خوانی آیت‌الله خامنه‌ای در شب عاشورا در گزارش ساواک به فرمانداری نظامی مشهد


گزارش خطبه خوانی آیت‌الله خامنه‌ای توسط ساواک مشهد به ساواک مرکز


تعیین آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان امام جماعت مسجد کرامت


یکی از جلسات تفسیر قرآن آیت‌الله خامنه‌ای در رمضان 1352


سخنان سید رضا کامیاب در مسجد امام حسن مجتبی(ع)، به عنوان یکی از دوستان آیت‌الله خامنه‌ای


اقامه نماز و جلسات تفسیر آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد کرامت


دستور پرویز ثابتی برای اعمال شدت و محدودیت بر آیت‌الله خامنه‌ای در پی تداوم جلسات تفسیر قرآن در مسجد کرامت


گزارش راهپیمایی روز عاشورا با سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای


کمک آیت‌الله سید علی خامنه‌ای به سیل زدگان ایرانشهر در زمان تبعید


کمک آیت‌الله سید علی خامنه‌ای به سیل زدگان ایرانشهر در زمان تبعید


نگرانی ساواک از کمک‌های آیت‌الله خامنه‌ای به سیل زدگان ایرانشهر


جلسه روز تاسوعا دهم دی ماه 1355 در منزل حاج عباس تحریریان با سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای


انتشار کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن با نام سید علی حسینی


نظر شهید آیت‌الله بهشتی درباره آیت‌الله خامنه‌ای


ابتکار سید علی خامنه‌ای برای حفظ جان سربازان انقلابی


اظهارات آیت‌الله سید محمود طالقانی درباره آیت‌الله سید علی خامنه‌ای


تعطیلی برنامه درسی آیت‌الله سید علی خامنه‌ای به مناسبت سالروز قیام 15 خرداد در سال 1356


اظهارات شهید آیت‌الله مرتضی مطهری در اعتراض به تعطیلی نماز جماعت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای در مسجد کرامت مشهد


سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد امام حسن(ع ) مشهد درباره تلاش‌های یهودیان برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان صدر اسلام- صفحه اول


سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد امام حسن(ع ) مشهد درباره تلاش‌های یهودیان برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان صدر اسلام- صفحه دوم


بزرگداشت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای به دلیل درگذشت دکتر علی شریعتی در منزل


ابلاغ ممنوعیت اقامه نماز و درس تفسیر آیت‌الله خامنه‌ای به مرحوم کرامت و واکنش آیت‌الله خامنه‌ای به آن


سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در زمان تبعید در ایرانشهر در مسجد آل رسول(ص)


گزارش ساواک مشهد از انتشار اعلامیه دانشجویان خراسان در اعتراض به دستگیری آیت‌الله خامنه‌ای در سال 1353


نامه آیت‌الله خامنه‌ای به آیت‌الله صدوقی در تحلیل مبارزات انقلابی


درگیری یکی از آخوندهای درباری (شیخ محمد کرمانی) با آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد جامع زاهدان، 11 بهمن 1342


معممین تبعیدی به ایرانشهر آیت‌الله خامنه‌ای و حجت‌الاسلام محمدجواد حجتی کرمانی


مسافرت آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله عبدالرحیم ربانی شیرازی به کهنوج از توابع کرمان زمان تبعید به جیرفت


مسافرت آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله عبدالرحیم ربانی شیرازی به کهنوج از توابع کرمان زمان تبعید به جیرفت


اهتمام آیت‌الله خامنه‌ای به تربیت طلاب انقلابی


فعالیت‌های آیت‌الله سید علی خامنه‌ای به نفع آیت‌الله سید حسن قمی


حضور آیت‌الله خامنه‌ای و چند نفر دیگر در منزل مهندس مفیدی


گردانندگان راهپیمایی 20 9 1357 مشهد- آیت‌الله سید علی خامنه‌ای


ملاقات آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی با آیت‌الله سید علی خامنه‌ای زمان تبعید در ایرانشهر


برنامه ساخت مدرسه ملی توسط آیت‌الله سید علی خامنه‌ای


حضور آیت‌الله واعظ طبسی در منزل آیت‌الله سید علی خامنه‌ای


برگزاری مراسمی به مناسبت فوت آیت‌الله شاهرودی از طرف آیت‌الله سید علی خامنه‌ای در مسجد کرامت


گزارش سخنرانی آیت‌الله سید علی خامنه‌ای


سخنرانی آیت‌الله سید علی خامنه‌ای در مسجد جامع ساری


آیت‌الله خامنه‌ای، عکس زندان


آیت‌الله سید جواد خامنه‌ای در کنار فرزندش آیت‌الله سید علی خامنه‌ای


دوران طلبگی آیت‌الله سید علی خامنه‌ای در مشهد


دستگیری آیت‌الله خامنه‌ای توسط کمیته مشترک ضد خرابکاری


رهبری تظاهرات مشهد توسط آیت‌الله خامنه‌ای


راهپیمایی در مشهد از طرف مدرسه نواب و مسجد کرامت با حضور آیت‌الله خامنه‌ای


تبعید آیت‌الله خامنه‌ای به ایرانشهر


دوران تبعید آیت‌الله خامنه‌ای در ایرانشهر


دوران تبعید آیت‌الله خامنه‌ای در ایرانشهر


دوران تبعید آیت‌الله خامنه‌ای در ایرانشهر- تابستان 1357


تحصن در مسجد دانشگاه تهران با هدف بازگشت امام خمینی به میهن


سخنرانی امام خمینی پیش روی نیروی هوایی گارد شاهنشاهی و حضور آیت‌الله خامنه‌ای


آیت‌الله سید علی خامنه‌ای و امام خمینی


سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در میان مردم انقلابی تهران


 

تعداد مشاهده: 5037


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.